کمپانی «برلیانس» با شرکت آلمانی «بی ام و» شراکت نمود و به همین دلیل هم هست که ما در ظاهر شباهت های زیادی را بین خودروهای «برلیانس» خودروی چینی و محصول شرکت «پارس خودرو» با خودروهای کمپانی «بی ام و» مشاهده می نماییم .
همه خودروهای «برلیانس» محصول «پارس خودرو» از یک نوع خاص و منحصر به فرد در قسمت جلوپنجره خودرو استفاده کرده اند قسمت جلو پنجره این خودروها به شکل و فرم T می باشند .
این موضوع بیان گر این مطلب است که چینی ها تصمیم گرفته اند که برند «برلیانس» را در بازارهای جهانی توسعه بخشند .
مدل شاسی بلند «برلیانس» یک کپی کاری ماهرانه از «بامو X1» محسوب میشود، اما در «H330» پای نوآوری به میان آمده است.
در نمای جلویی H330 با یک درب موتور حجیم روبرو هستید که با توجه به ارتفاع خودرو و خطوط باد کرده اگرH330 را در آینه خودرویتان مشاهده کنید تصور اینکه یک شاسی بلند پشت سر شما قرار دارد دور از ذهن نیست. سپر جلو دارای خطوط زیادی است که در پایین آن مهشکنهای دایرهای شکل جا خوش کردهاند. در نمای بغل هم به خطوط سیال و پف کرده گلگیرها بر میخوریم.
همچنین خطوط ایجاد شده در زیر و بالای دربها طراحی نسبتا شلوغی را در ذهن تداعی میکنند و میتوانست بهتر از اینها برای نمای جانبی وقت صرف شود.
زمانی که به قسمت عقب خودرو که میرسیم تمام معادلات به هم میریزد! جایی که هیچ هماهنگی با طرح کلی بدنه را ندارد و کمی بیننده را ناامید می کند.چراغ های عقب در قسمت بالایی خودرو تعبیه شدهاند که ارتفاع خودرو را بلندتر از حد معمول جلوه میدهند و دو چراغ دنده عقب که پایین سپر جای گرفتهاند داری طرحی ناهماهنگ با بدنه است.
برلیانس با ارائه مدل H320 نسخه هاچبک این خودرو را هم روانه بازار کرده است تا این مدل بیش از پیش تکمیل گردد. در مجموع چهره برلیانس آنقدر تازه و جدید است که عابران نیم نگاهی به این خودرو داشته باشند.
نمای داخلی زشت یا زیبا…؟
نمای داخلی با ترکیب پارچه و پلاستیک فشرده به رنگ کرم و هماهنگ شدن با رنگ مشکی قسمت بالایی داشبورد، بد نیست اما ساده بودن داشبورد و نبود هیجان در قسمت داخلی خودرو خسته کننده به نظر میرسد.
جنس به کار رفته در داشبورد و قطعات کابین از کیفیت نسبتا پایینی برخوردار است
صفحه کیلومتر سهبعدی خودرو که شکلی دایرهای دارند ما را یاد مزدا۳ و هیوندای توسان میاندازد. البته با کمی اختلاف در وضعیت قرارگیری شاخصهای خودرو. نور پس زمینه ادوات و صفحه کیلومتر به رنگ زرد است و همچنین با روشن کردن خودرو نور صفحه کیلومتر روشن میشود.
در طراحی کنسولها و داشبورد از شلوغکاری خبری نیست و جنس بهکار رفته چنگی به دل نمیزند. تعبیه یک جا عینکی در بالای درب راننده و جای بطری در قسمت پایین درها از جزییات نمای داخلی به شمار میرود.
اینکه به طراحی کابین H330 نمره قبولی را بدهیم یا از آن ایراد بگیریم باید به فاکتورهایی از جمله قیمت خودرو و رقیبان چینی و همچنین سلیقه مشتریان توجه کرد که خود نیز یک امر سلیقهای محسوب میشود.
صفحه کیلومتر سه بعدی خودرو که شکلی دایرهای دارد همین قسمت در مزدا۳ را تداعی میکند
پس از باز شدن درها پشت فرمان نشسته و با تنظیم صندلیهای دستی کمی در گودی فرو میرویم. بعد از آشنایی با کلیه ادوات و کلیدها اقدام به استارت پیشرانه میکنیم. در مورد استارت پیشرانه بد نیست بدانید که در نوع خود جدید و جالب است یک اهرم کوچک را باید چرخاند تا موتور استارت بخورد و اگر این اهرم را از جای در آورید میتوانید از کلید خودرو برای استارت استفاده نمایید.
نمونه مورد آزمایش از گیربکس اتوماتیک، سیستم ورود بدون کلید، سانروف و برخی از تجهیزات ایمنی و راحتی سود میبرد. بعد از استارت پیشرانه ۱٫۵ لیتری روشن میشود. دکمه Lever یا رها کننده گیربکس که همانند خودروهای سنگین، بزرگ است را فشار داده و دنده را از وضعیت پارک در حالت D قرار میدهیم.
خودرو بصورت آرام اقدام به حرکت میکند، رفته رفته پا را بر روی پدال گاز فشار داده تا جایی که زوزه خاصی بین دور موتور ۲ تا ۳ هزار از موتور به گوش میرسد که سوال برانگیز است. بعد از آن در دور موتور بالاتر صدای موتور به خوبی قابل حس است.
گیربکس وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد. در هنگام رانندگی پرگاز دورموتور تا محدوده ۵۵۰۰ بالا رفته و دندهها یکی پس از دیگری تعویض میشوند اما در رانندگی هیجانی یک ضعف کوچک بین هماهنگی پیشرانه و گیربکس حس میشود که قابل اغماض است.
قدرت و کشش موتور در دندههای ۱ و ۲ قابل قبول است، اما در دنده ۳ و ۴ با کمبود گشتاور مواجه هستیم که قطعا در مسیرهای برون شهری و کوهستانی آزار دهنده خواهد بود. با توجه به سیستم تعلیق مک فرسون در جلو و فنر پیچشی در عقب، همانند دیگر هم وطنان چینی رانندگی کمی خشک بنظر میرسد.
منبع : پارس خودرو
کمپانی «برلیانس» با شرکت آلمانی «بی ام و» شراکت نمود و به همین دلیل هم هست که ما در ظاهر شباهت های زیادی را بین خودروهای «برلیانس» خودروی چینی و محصول شرکت «پارس خودرو» با خودروهای کمپانی «بی ام و» مشاهده می نماییم .
همه خودروهای «برلیانس» محصول «پارس خودرو» از یک نوع خاص و منحصر به فرد در قسمت جلوپنجره خودرو استفاده کرده اند قسمت جلو پنجره این خودروها به شکل و فرم T می باشند .
این موضوع بیان گر این مطلب است که چینی ها تصمیم گرفته اند که برند «برلیانس» را در بازارهای جهانی توسعه بخشند .
مدل شاسی بلند «برلیانس» یک کپی کاری ماهرانه از «بامو X1» محسوب میشود، اما در «H330» پای نوآوری به میان آمده است.
در نمای جلویی H330 با یک درب موتور حجیم روبرو هستید که با توجه به ارتفاع خودرو و خطوط باد کرده اگرH330 را در آینه خودرویتان مشاهده کنید تصور اینکه یک شاسی بلند پشت سر شما قرار دارد دور از ذهن نیست. سپر جلو دارای خطوط زیادی است که در پایین آن مهشکنهای دایرهای شکل جا خوش کردهاند. در نمای بغل هم به خطوط سیال و پف کرده گلگیرها بر میخوریم.
همچنین خطوط ایجاد شده در زیر و بالای دربها طراحی نسبتا شلوغی را در ذهن تداعی میکنند و میتوانست بهتر از اینها برای نمای جانبی وقت صرف شود.
زمانی که به قسمت عقب خودرو که میرسیم تمام معادلات به هم میریزد! جایی که هیچ هماهنگی با طرح کلی بدنه را ندارد و کمی بیننده را ناامید می کند.چراغ های عقب در قسمت بالایی خودرو تعبیه شدهاند که ارتفاع خودرو را بلندتر از حد معمول جلوه میدهند و دو چراغ دنده عقب که پایین سپر جای گرفتهاند داری طرحی ناهماهنگ با بدنه است.
برلیانس با ارائه مدل H320 نسخه هاچبک این خودرو را هم روانه بازار کرده است تا این مدل بیش از پیش تکمیل گردد. در مجموع چهره برلیانس آنقدر تازه و جدید است که عابران نیم نگاهی به این خودرو داشته باشند.
نمای داخلی زشت یا زیبا…؟
نمای داخلی با ترکیب پارچه و پلاستیک فشرده به رنگ کرم و هماهنگ شدن با رنگ مشکی قسمت بالایی داشبورد، بد نیست اما ساده بودن داشبورد و نبود هیجان در قسمت داخلی خودرو خسته کننده به نظر میرسد.
جنس به کار رفته در داشبورد و قطعات کابین از کیفیت نسبتا پایینی برخوردار است
صفحه کیلومتر سهبعدی خودرو که شکلی دایرهای دارند ما را یاد مزدا۳ و هیوندای توسان میاندازد. البته با کمی اختلاف در وضعیت قرارگیری شاخصهای خودرو. نور پس زمینه ادوات و صفحه کیلومتر به رنگ زرد است و همچنین با روشن کردن خودرو نور صفحه کیلومتر روشن میشود.
در طراحی کنسولها و داشبورد از شلوغکاری خبری نیست و جنس بهکار رفته چنگی به دل نمیزند. تعبیه یک جا عینکی در بالای درب راننده و جای بطری در قسمت پایین درها از جزییات نمای داخلی به شمار میرود.
اینکه به طراحی کابین H330 نمره قبولی را بدهیم یا از آن ایراد بگیریم باید به فاکتورهایی از جمله قیمت خودرو و رقیبان چینی و همچنین سلیقه مشتریان توجه کرد که خود نیز یک امر سلیقهای محسوب میشود.
صفحه کیلومتر سه بعدی خودرو که شکلی دایرهای دارد همین قسمت در مزدا۳ را تداعی میکند
پس از باز شدن درها پشت فرمان نشسته و با تنظیم صندلیهای دستی کمی در گودی فرو میرویم. بعد از آشنایی با کلیه ادوات و کلیدها اقدام به استارت پیشرانه میکنیم. در مورد استارت پیشرانه بد نیست بدانید که در نوع خود جدید و جالب است یک اهرم کوچک را باید چرخاند تا موتور استارت بخورد و اگر این اهرم را از جای در آورید میتوانید از کلید خودرو برای استارت استفاده نمایید.
نمونه مورد آزمایش از گیربکس اتوماتیک، سیستم ورود بدون کلید، سانروف و برخی از تجهیزات ایمنی و راحتی سود میبرد. بعد از استارت پیشرانه ۱٫۵ لیتری روشن میشود. دکمه Lever یا رها کننده گیربکس که همانند خودروهای سنگین، بزرگ است را فشار داده و دنده را از وضعیت پارک در حالت D قرار میدهیم.
خودرو بصورت آرام اقدام به حرکت میکند، رفته رفته پا را بر روی پدال گاز فشار داده تا جایی که زوزه خاصی بین دور موتور ۲ تا ۳ هزار از موتور به گوش میرسد که سوال برانگیز است. بعد از آن در دور موتور بالاتر صدای موتور به خوبی قابل حس است.
گیربکس وظیفه خود را به خوبی انجام میدهد. در هنگام رانندگی پرگاز دورموتور تا محدوده ۵۵۰۰ بالا رفته و دندهها یکی پس از دیگری تعویض میشوند اما در رانندگی هیجانی یک ضعف کوچک بین هماهنگی پیشرانه و گیربکس حس میشود که قابل اغماض است.
قدرت و کشش موتور در دندههای ۱ و ۲ قابل قبول است، اما در دنده ۳ و ۴ با کمبود گشتاور مواجه هستیم که قطعا در مسیرهای برون شهری و کوهستانی آزار دهنده خواهد بود. با توجه به سیستم تعلیق مک فرسون در جلو و فنر پیچشی در عقب، همانند دیگر هم وطنان چینی رانندگی کمی خشک بنظر میرسد.
منبع : پارس خودرو
در میان خودروهایی که اخیرا در داخل به تولید می رسند اتومبیل «دنا» یک خودرویی جدید و با سطحی از امکانات خوب می باشد .
تنها ایرادی که می توان به خودروی «دنا» گرفت همان قضیه استفاده کردن از پلت فرم قدیمی و پر از اشکال خودروی «سمند» می باشد و همین موضوع برای همه جای سوال می باشد که چرا کمپانی «ایران خودرو» اصرار بر تولید خودروهایش بر سر این پلت فرم دارد.
شاید اگر به جای برخی از این تغییرات که به نوعی به زور روی اتاق «سمند» سوار شده اند، سعی در تغییر کلی و بنیادی در این اتاق انجام می گرفت نتیجه ای امیدوار کننده تر و آینده نگرانه تر حاصل می شد، چراکه «دنا» نیز همچنان همان اشکالات بزرگ طراحی که در «سمند» وجود داشت را با خود همراه دارد و چه بسا با طویل تر شدن خودرو این مشکلات پیش از پیش خودنمایی کنند.
اما با این وجود دنا نمایانگر آن است که ایرانخودرو هنوز به فکر تغییر و ارتقا خودروهای خود است که این موضوع در نوع خود نکته ای بسیار خوشحال کننده خواهد بود و می توان امیدوار بود که در آینده ای نزدیک خودروهایی از تولید کنندگان داخلی ببینیم که حداقل بتوان آن ها را در رنکینگ بازار خودرو جای داد. به هر روز علاقه مندان به عالم چهار چرخه های پر زرق و برق، با اشتیاق زیاد در انتظار حضور این جلد جدید برای پلتفرم پژو 405 در بازار هستند.
مشخصات فنی دنا
از دیگر نکات مبهم در پروژه NX7 یا همان دنا، بشخ فنی ان است آنچه در خروجی خبرگزاری های منسوب به ایران خودرو در باره مشخصات فنی این خودرو ذکر شده، آن است که دنا با دو پیشرانه مختلف قابل سفارش خواهد بود پیشرانه اول موتور EF7 یا همان نسل اول موتور ملی است. EF77 موتوری است با ظرفیت ۱۶۴۸ سی سی و پایه گازسوز که طبق ادعای ایران خودرو توانایی تولید ۱۰۵۵ اسب بخار قدرت با گاز و ۱۱۰۰ اسب بخار با بنزین را داراست.
این موتور که در حال حاظر روی انواع سمند، پارس و رانا قابل سفارش است، در بازار به موتوری نه چندان پرتوان و در عین حال کم مصرف و کم استهلاک اما به شدت پر هزینه و با تعمیرات و نگهداری دشوار مشهور است.
موتور دیگری که برای دنا در نظر گرفته شده و به احتمال زیاد اولین سری دنا با این موتور به بازار خواهد آمد، موتوری است کاملا جدید که در واقعا همان EF7 اما مجهز به توربو شارژر است. این موتور که فعلا EF7 Turbo نام گرفته، میتواند با سوخت بنزین و گاز در دور موتور ۵۵۰۰، ۱۵۰ اسب بخار را به تولید برساند در ضمن گشتاور ۲۱۵ نیوتون متری آن در دورهای ۲۲۰۰ تا ۴۸۰۰، نوید خودرویی بسیار چالاک و پرشتاب را می دهد.
طبق یک قرار داد بین ایرانخودرو و(FEV Motorentechnik) برای آموزش متخصصان ایرانی ابتدا موتور EF7 با نظارت ایرانی ها توسط گروه آلمانی F.E.V GmbH تولید می شود، سپس موتور EF7Turbo به عنوان محصولی مشترک طراحی و ساخته می شود و در نهایت موتور EF4 با ظرفیت ۱۴۰۰ سی سی با نظارت گروه آلمانی و توسط ایرانی ها برای خودروهای کوچکتر ایرانخودرو تولید خواهد شد.
لذا بر خلاف موتور EF7 آلمانی، این موتور دوم که محصول مشترک ایرانی ها و آلمانی هاست هنوز در بازار رونمایی نشده است و مشخص نیست که رویکرد مصرف کنندگان نسبت به آن چگونه خواهد بود. نکتهدیگر اینکه با توجه به نیمه ایرانی بود این موتور، معلوم نیست باید منتظر یک موتور توربوشارژدار پرقدرت و با کیفیت اما با هزینه تعمیرات و نگهداری کم باشیم و یا اینکه موتوری با خطاها و اشکالات رفع نشدنی و فراوان و هزینه های سرسام آور پا به عرضه خواهد گذاشت.
از لحاظ امکانات و تجهیزات، آنچه ایرانخودرو در مورد دنا ادعا کرده اگر عملی شودف دنا را به واقع باید مجهزترین خودروی داخلی دانست. وجود ایربگ های جلو و جانبی، ترمز ABS با پوستر MBA و سامانه EBD ( توضیع الکترونیکی نیروز ترمز)، میل فرمان جمع شونده حین تصادف، سیستم تهویه اتوماتیک، فرمان الکترونیک، سیستم کمک پارک عقب، مانیتور چند رسانه ای با کنترل روی فرمان، شیشه های رنگی سولار، برخورداری از سیستم مالتی پلکس و امکان تجهیز به سامانه ناوبری ماهواره ای ( GPS ) از جمله مواردی است که علاوه بر تجهیزات دیگر انواع سمند بر روی دنا وجود خواهد داشت.
منبع : سمند
بررسی امنیت خودروی «رنو مگان» ۲۰۱۷ :
خودروی «رنو مگان» ۲۰۱۷ موفق شده است پنج ستاره ایمنی را از سازمان EURONCAP اخذ نماید .
در واقع این خودرو از لحاظ ایمنی عالی عمل کرده است و باید گفت که کمپانی «رنو» از هیچ چیزی برای این خودرو در مبحث امنیت کم نگذاشته است .
خصوصیات و ویژگی های امنیتی که کمپانی «رنو» برای خودروی «مگان» جدیدش تعبیه نموده است به شرح ذیل می باشد :
پیشرانه و مشخصات فنی «رنو مگان» ۲۰۱۷ :
همانند کارخانههای آمریکایی، وسایل نقلیه «رنو» هم لیستی از موتورهای مختلف را دارند که در مورد«مگان» سدان هم ۵ موتور متفاوت برای مشتریان در نظر گرفته شده است.
اولین نوع موتور بنزینی ۱.۶ لیتری با توان ۱۱۵ اسب بخار، گشتاور ۱۵۶ نیوتن متر و جعبه دنده دستی ۵ سرعته یا ۱.۲ لیتری توربوشارژ با توان ۱۳۰ اسب بخار، گشتاور ۲۰۵ نیوتن متر با جعبه دنده دو کلاجه ۷ سرعته یا ۶ دنده دستی تولید میشوند. مصرف سوخت برای موتور ۱.۶ و ۱.۲ لیتری به ترتیب برابر با ۶.۳ و ۵.۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر رانندگی و خروجی دیاکسید کربن ۱۴۲ و ۱۲۲ گرم در هر کیلومتر است.
موتورهای دیزلی ۳.۷ لیتری با سه توان ۹۰ اسب بخار و گشتاور ۲۲۰ نیوتن متر، ۱۱۰ اسب بخار و گشتاور ۲۶۰ نیوتن متر و ۱۳۰ اسب بخار و گشتاور ۳۲۰ نیوتن متر با گیربکس دستی ۶ دنده موجودند که برای موتور دیزلی با توان ۱۱۰ اسب بخار میتوان گیربکس ۶ دنده دو کلاجه را هم سفارش داد. مصرف سوخت برای موتورهای دیزلی به طور میانگین ۴ لیتر در هر ۱۰۰ کیلومتر و خروجی دیاکسید کربن ۱۰۳ گرم در هر کیلومتر هست.
قیمت رنو مگان ۲۰۱۷ :
رنو با ارائه سدان اسپرت مگان توانسته جایگاه خود را در میان خودروسازان بزرگ دنیا تثبیت کند؛ هنوز این کارخانه فرانسوی قیمتی برای رنو مگان ۲۰۱۷ اعلام نکرده است، اما با دانستن قیمت هاچبک ۲۳۹۵۶ دلاری و مدل اسپرت Tourer ۲۵۳۲۴ دلاری میتوان حدس زد که سدان رنو مگان باید قیمت حدود ۲۵۵۰۰۰ دلار داشته باشد، اما به زودی در سال آتی میلادی قیمت آن اعلام خواهد شد.
منبع : رنو
بررسی قابلیت اطمینان دو خودروی «تویوتا کمری 2016» با «کیااپتیما 2016» :
براساس رتبه های اطمینانی که خودروهای «تویوتا کمری»2016 و «کیا اپتیما» 2016 از جی دی پاور اخذ نموده اند خودروی «کیا اپتیما» رتبه ی اطمینان پایین تری از متوسط را کسب کرده است و خودروی «تویوتا کمری» رتبه ی اطمینان بالا تر از متوسط را گرفته است .
خودروی «کیا اپتیما» 2016 از بعد مکانیکی شباهت زیادی به مدل سال قبلی اش دارد اما باز با این وجود مدل 2016 آن شبیه به مدل قبلی اش نمی باشد و پیشرفت زیادی را تجربه کرده است .
«اپتیما»ی سال گذشته نیز همین رتبه را در این زمینه داشت.
از نظر پوشش گارانتی، «اپتیما» از «کمری» خیلی جلوتر است.
در حالی که کمری گارانتی بدنه ۳ ساله یا ۵۷۶۰۰ کیلومتری و گارانتی حفاظت از موتور ۵ ساله یا ۹۶۰۰۰ کیلومتری را ارائه می دهد، گارانتی های آپتیما شامل گارانتی بدنه ۵ ساله یا ۹۶۰۰۰ کیلومتری و گارانتی فوق العاده موتور ۱۰ ساله یا ۱۶۰۰۰۰ کیلومتری می شود.
در نتیجهدر این قسمت برنده نداریم. چون اگرچه کمری، آپتیما را در قابلیت اطمینان به راحتی شکست می دهد؛ اما نمی توانیم در مورد مدل های جدید هنوز اظهار نظر کنیم و از طرفی گارانتی کیا بهتر از تویوتا است.
مصرف
هر دو مدل های کمری و آپتیما چند حق انتخاب برای موتور به خریداران می دهند. مدل های ساده آپتیما از یک موتور ۴ سیلندر ۲٫۴ لیتری با ۱۸۵ اسب بخار نیرو استفاده می کنند که دارای مصرف سوخت ۹٫۸۵ لیتر در صد کیلومتر در شهر و ۶٫۷۵ لیتر در صد کیلومتر در بزرگراه است. در عین حال، مدل ساده کمری موتور ۴ سیلندر ۲٫۵ لیتری با ۱۷۸ اسب بخار نیرو دارد که مصرف سوخت آن ۹٫۴۶ لیتر در صد کیلومتر در شهر و ۶٫۷۵ لیتر در صد کیلومتر در بزرگراه است.
اگر می خواهید کارایی خودرویتان را بهینه کنید، پس باید مدل هیبریدی را انتخاب کنید. مدل آپتیماهیبریدی ۲۰۱۶ هنوز عرضه نشده است، اما به زودی به بازار خواهد آمد و باید قاعدتا مصرف سوخت سال گذشته خود را که ۶٫۵۷ لیتر در صد کیلومتر در شهر و ۵٫۹۱ لیتر در صد کیلومتر در بزرگراه بود را بهبود بدهد. آخرین مدل کمری هیبریدی دارای مصرف سوخت ۵٫۵ لیتر در صد کیلومتر در شهر و ۶٫۷۵ لیتر در صد کیلومتر در بزرگراه است.
وقتی صحبت از مصرف سوخت می شود، آخرین مدل آپتیما یک برگ برنده دیگر نیز دارد. یک مدل اکوی با مصرف سوخت بهینه که برای خریدارانی که نمی خواهند هزینه اضافی برای یک آپتیمای هیبریدی پرداخت کنند طراحی شده است. اکو از یک موتور ۴ سیلندر توربوشارژ ۱٫۶ لیتری با ۱۷۸ ساب بخار نیرو استفاده می کند و دارای نرخ مصرف سوخت ۸٫۴۴ لیتر در صد کیلومتر در شهر و ۶٫۰۶ لیتر در صد کیلومتر در بزرگراه است. که از همه مدل های بنزینی دیگر آپتیما و کمری بهتر است.
بنابراین شما کدام را انتخاب می کنید؟ از نظر مصرف سوخت کلی، کمری هیبریدی انتخاب برتری است، اما اگر قصد دارید پول ذخیره کنید، آپتیما اکو می تواند جایگزینی عالی برای مدل گران قیمت هیبریدی باشد.
منبع : کیاموتورز