دستگیره

دستگیره

دستگیره

دستگیره

ایرادات وارد برطراحی داخلی و بیرونی خودروی تیبا

اگر به خودروی تیبا به عنوان یک خودروی مستقل و تنها نگاه شود هیچ گونه زیبایی در آن مشاهده نمی گردد ولی خب اگر به این خودرو با در نظر گرفتن این موضوع که رقیب خودروی پراید است نگاه شود به آن حق می دهیم که چندان زیبا نباشد چرا که توقعی از خودرویی که رقیب پراید است نمی توان داشت .

از قسمت جلویی خودرو تنها چیزی که خوب به نظر می آید تنها چراغ های جلو می باشند .

جلوپنجره ساده و کوچک که بسیار زشت طراحی شده و سپرها نیز بیش از حد ساده هستند.

استفاده از خطوط منحنی وار بیش از حد، باعث شده که خودرو جذابیت کم، خود را از دست بدهد.

خودرو در کل فرم منحنی‌واری دارد که سایپا  در مدل فیس‌لیفت، سعی کرده از آن کم کند.

در نمای جانبی، لاستیک‌های سایز کوچک باعث شده‌اند با صحنه خوبی روبرو نشویم.

خطوط جانبی روی بدنه اگر ظریف‌تر بودند، می‌توانستند کمی تاثیر بر روی چهره این خودرو بگذارند. از آینه‌های جانبی چیزی نمی‌گوییم و سکوت بهترین راه در مقابل این بخش از خودرو است.

در بخش عقب نیز باز سپر چنگی به دل نمی زند و اصلا بر روی آن کار نشده است. در طراحی چراغ‌های عقب از مزدا الهام گرفته شده است که احتمالا طراحان مزدا با شنیدن و دیدن این بخش از تیبا، دچار حمله قلبی خواهند شد!

در طراحی داخلی تیبا، تمام فکر طراحان به سمت یک کابین بهتر از پراید  بوده است. برای همین این کابین فقط ازپراید  بهتر طراحی شده و خلاقیت زیادی در آن دیده نمی‌شود.

تمام بخش‌های داخلی با خطوط منحنی وار طراحی شده‌اند و حتی در بخش‌های کوچکی مانند غربیلک فرمان نیز، خلاقیت و زیبایی دیده نمی شود.

اوج کیفیت داخلی تیبا و تلاش سایپا  برای ارائه یک محصول در حد و اندازه جهانی، در مصالح استفاده شده در کابین دیده می‌شود.

زمانی که پلاستیک خشک و بی کیفیت فضای داخلی تیبا را لمس می‌کنید، ناخودآگاه یاد ظروف پلاستیکی آشپزخانه خواهید افتاد که با قیمت ۲ هزارتومانی خود کیفیت بهتری از جنس داخلی تیبا دارند.

صندلی‌های تیبا چندان راحت نیستند و زمانی که شما بر روی آنها مستقر می‌شوید، خاطرات شیرین دوران کودکی برای شما زنده می‌شود، درست زمانی که بر روی نیمکت‌های چوبی مدرسه درس می‌خواندید، صندلی‌های تیبا دقیقا همان حس را دارند.

از لحاظ دید داخلی خودرو، بازهم تیبا مشکل دارد و ستون های مجاور شیشه جلو، مانع دید کافی شما می‌شوند و این یعنی کاهش ایمنی در هنگام رانندگی.

منبع : تیبا

مقایسه درون خودروهای کرولا و سراتو و النترا

در قدم نخست باید به این موضوع اشاره نمود که چیزی که در هر سه خودرو با هم برابر می باشد فاصله ای است که بین محور جلو و عقب این خودروها وجود دارد و باهم برابر است و معادل ۲۷۰۰ میلی متر می باشد .

اما در این خصوص باید حتما این مسئله هم ذکر گردد که میزان فضای واقعی استفاده شده در هر سه خودرو به مقدار قابل توجهی با هم فرق دارد .

درباره میزان فضای ایجاد شده در درون خودرو باید بیان شود که خودروی هیوندا الانترا در قسمت های صندوق عقب و همچنین به طور کلی در فضای کاربردی به میزان قابل توجهی نسبت به سراتو جادار تر می باشد .

این در صورتی می باشد که کره ای ها همچنان در حال کار کردن بر روی فضای پای عقب خودرو می باشند .

هیوندای  همچنین به طرز محسوسی جایگاه رانندگی اسپرت تری دارد

تویوتا دارای کابینی بسیار جادار است و همچنین صندلی راننده ای دارد که محدودهٔ خوبی برای تنظیم ارتفاع دارد و باعث می‌شود که سریعاً موقعیت رانندگی خود را بیابید. در این موارد تویوتا از رقبا پیش می‌افتد. فضای پای عقب نیز خوب است و فضایی حداقل برابر با ۶۵ میلی متر بیشتر از رقبا را فراهم می‌کند که این مورد به خاطر ترکیب خوب صندلی‌هایی که نازک تر از نسل قبل هستند و قابلیت حرکت ۷۰ میلی متری دارند به وجود آمده است.
علاوه بر این، گنجایش صندوق کرولا با الانترا برابر است و زمانی که صندلی‌های عقب جابجا شوند بیشتر نیز می‌شود. ذکر این نکته نیز لازم است که کرولا از دستگیرهٔ بستن صندوق عقب محروم است.

در رابطه با کابین تیز کرولا، برخی از آزمایش کننده‌ها احساسی دوگانه داشتند. کابین با قطعات صخره مانند و با طراحی ردیفی که یادآور لکسس است با استفاده از سطوح نرم به حد کمال می‌رسد و احساس خوبی را به شما منتقل می‌کند.
اما در نهایت، “Finish” کلی کابین آنرا در ردهٔ پایین تری قرار می‌دهد. تودوزی درها در خودروی استفاده شده در تست (و دیگر کرولاهایی که آزمایش کردیم)، نقش ضعیفی در نگهداری پانل‌ها داشتند، مخصوصاً آن‌هایی که کلیدهای بالابرها را احاطه می‌کردند.

جزئیات کوچک مثل کفپوش نازک و شل در صندوق عقب نیز کمک می‌کند تا احساس کنیم که کیفیت مشاهده شده در کرولا نمی‌تواند با کره‌ای ها رقابت کند.
اکثر آزمایش کننده‌ها داشبورد الانترا را بیش از حد شلوغ یافتند و کنترل‌های تهویهٔ کوچک آنرا رنج آور توصیف کردند. اما کیفیت مشاهده شده آشکارا بهتر از کرولا است و این خودرو احساس گران تر بودن بیشتری دارد. تنها جنبه‌هایی که از این جلال و شکوه می‌کاست، مواد استفاده شده از جنس “اورِتان” برای غربیلک فرمان و دسته دنده بود. دو خودروی دیگر یعنی کرولا و سراتو در این موارد از چرم سود جسته بودند.

در مورد کابین سراتو، حتی عیب و نقص کمتری وجود دارد که احساس بهتری از کابین الانترا را به شما انتقال می‌دهد. جزئیات، مانند تریم فیبر کربن در هماهنگی با کلیدهای تنظیمات سیستم صوتی ارگونومیک بوده و ترکیبی منطقی را به وجود می‌آورند. همهٔ این موارد به اضافهٔ کنترل‌های فرعی خوانا و روشن، کابین سراتو را بهترین مکانی می‌سازند که شما می‌خواهید در آن باشید. اگر چه فضای پای عقب کیا کاملاً با کرولا یکی نیست اما خیلی هم تنگ نیست و فضای عقب نیز دارای مجموعهٔ دریچه‌های هوای مخصوص خود است.

نمای خارجی
در اصل، مسالهٔ زیبا شناختی نمی‌تواند به صورت قاطع بیان شود و این در مورد خودروهای خانوادگی نمود بیشتری دارد. مردم قاعدتاً به سوی خودروهایی با طراحی خنثی و عادی جذب نمی‌شوند و ما نیز به عنوان خریدار خودرو، نسبت به انتخاب خودروهایی که پرچم سفید را بالا می‌آورند بی میل هستیم. خوشبختانه، هر سه خودروی حاضر در اینجا، نمای ظاهری خوبی دارند.

در حالی که ترکیب استایل کهنه و تعداد زیاد رندرهای گیج کنندهٔ کرولا، نوید محصول جذابی را نمی‌داد اما خودروی جدید قطعاً نمای جذاب و دلپذیری دارد.
شکاف جلوپنجرهٔ کرومی همراه با هواکش‌هایی که به طرف چراغ‌های جلو کشیده شده‌اند و خطوط مرتب به کار رفته در کاپوت و جناحین خودرو و همچنین طراحی موج دار چراغ‌های عقب با خط سقف منحنی تکمیل می‌شود و ترکیب رضایت بخشی از خطوط منحنی و صاف را به نمایش می‌گذارد. همهٔ این موارد کرولا را دینامیک و مجلل نشان می‌دهد.

استایل انحنایی الانترا در بررسی چند سال پیش این خودرو گیرا و مناسب بود. در مقایسهٔ پهلو به پهلو با کرولا و سراتو، الانترا کمی قدیمی و سال خورده به نظر می‌آید. البته برای این سال فیس لیفتی وجود دارد که شامل دی لایت های تیغه ای به عنوان مشخصهٔ امروزهٔ هیوندای و تیره تر شدن چراغ‌های ترمز در عقب است. اما مهم‌ترین نقص الانترا، رینگ‌های ۱۵ اینچی فولادی آن است که آنرا در مقایسه با رینگ‌های ۱۶ اینچی آلیاژی دو رقیب دیگر کمی ارزان تر نشان می‌دهد.
اما در مقابل این LED های در روز روشن سراتو است که چشم‌ها را می‌رباید. سراتو اسپرت تر به نظر می‌آید، جوان پسند تر است و با احتیاط بین طراحی انحنا دار وپیچیدهٔ هیوندای  و طراحی چهار گوش تویوتا گام بر می‌دارد.

منبع : سراتو کیا

مقایسه تجهیزات رفاهی بین پارس و سورن و لیفان ۶۲۰

بعد از بررسی های صورت گرفته در هر سه خودروی پژو پارس و سمند سورن و لیفان ۶۲۰ از بعد و جنبه امکاناتی اش به این نتیجه رسیده شد که هر سه این اتومبیل ها به اندازه ای از امکانات دست نیافته اند که بتوان آن ها را کامل دانست اما باز با این وجود سطحی از امکانات را در اختیار صاحبانشان قرار می دهند که برای آن ها کافی باشد .
در خصوص خودروی سورن باید بگوییم که شرکت ایران خودرو برای سری جدید این اتومبیل یک سری امکانات و تجهیزات جدید را به کار برده است . برخی از امکانات و تجهیزات به کار گرفته شده جدید شامل :
سیستم تهویه مطبوع اتوماتیک
سیستم صوتی مدرن همراه با توانایی اتصال به بلوتوث و همچنین قابلیت کنترل از روی فرمان
شیشه‌های مجهز به آنتی ترپ و پاور ویندوز و آینه‌های جانبی که به صورت خودکار جمع می‌شوند، امکانات تازه این محصول هستند که چندان لوکس و فوق‌العاده نیست، اما کاملا کاربردی هستند.
تمام این امکانات را می‌توان در پارس سال هم مشاهده کرد و هر دو آن‌ها به دریچه مجزا کولر برای سرنشینان عقب مجهز شده‌اند، اما تنظیم برقی پشتی صندلی به همراه تنظیم گودی کمر و رینگ‌های آلیاژی و چند آپشن ریز و درشت دیگر تفاوت این دو در این بخش هستند. در مقابل رقیب چینی خود را برای برنده شدن در این بخش آماده کرده است. صندلی ۶۲۰ شاید به طور کامل دستی تنظیم شود، یا پاور ویندوز و تاشو برقی آینه‌ها را نداشته باشد، اما یک صفحه نمایش لمسی به همراه رهیاب ماهواره‌ای و دوربین دید عقب را پیش روی شما می‌گذارد، سامانه روشنایی خودکار و سانروف برقی نیز سایر امکاناتی هستند که لیفان  را از رقبا پیش می‌اندازد.
فضای داخلی
سورن مورد آزمایش از نوع ۵۷۵۱۱ است، و این یعنی جدیدترین و مجهزترین نمونه‌ای که می‌توان از این خودرو در اختیار داشت.
 به لطف تغییرات اساسی که در سال‌های ابتدایی عرضه سورن در کابین این محصول ایجاد شد، پیدا کردن ایراد ارگونومیک در آن کار سختی به شمار می‌رود. این داشبورد در میان عامه مردم و بازار به سوناتایی معروف است، اما به اتفاق تیم تست “نسل برتر” هر چه تلاش کردیم نتوانستیم شباهتی میان آن و هیچ یک از نسل‌های  هیوندای سوناتا  پیدا کنیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که اولین فردی که این اصطلاح را به کار برده یا با هیوندای سوناتا  آشنایی نداشته و یا در بهترین حالت تعریف نادرستی از واژه”شباهت” داشته است.
در هر حال کیفیت مواد مورد استفاده در سورن ELX با توجه به بهایی که برای آن پرداخت می‌کنید خیلی راحت رضایت شما را جلب خواهد کرد، اما پارچه بافت برجسته دوست داشتنی به کار رفته در تودری‌ها که در محل تکیه‌گاه آرنج قرار دارند، خیلی زودتر از آنچه که تصورش را بکنید، کیفیت اولیه خود را از دست خواهد داد.
بلافاصله پس از پیاده شده از سورن سوار ۶۲۰ می‌شویم، لیفان  تنها عضو گروه است که به جای استفاده از روکش پارچه‌ای در صندلی‌ها از چرم مصنوعی نه چندان مرغوب بهره برده است. سوار شدن این دو خودرو به فاصله اندک اختلاف ارگونومی این دو را به خوبی نمایان می‌کند.
در ۶۲۰ دسته دنده بیش از اندازه بالا به نظر می‌رسد و در دست گرفتن آن نیز حس چندان خوشایندی را منتقل نمی‌کند. پدال‌ها نیز به طرز عجیبی به صندلی راننده نزدیک هستند. شاید شما نتوانید از ۶۲۰ تلنت کیفیتی مشابه سورن ELX را داشته باشید، اما شرایط از پارس بهتر به نظر می‌رسد. خرده ضعف‌های مونتاژی و بی دقتی در این بخش نیز در هر سه خودرو به سادگی مشهود است.
ایران‌خودرو به ضرب قوانین جدیدی که برای ایمنی خودروها در ایران تعریف شد، طرح جدید داشبورد پارس را به مرحله تولید رساند تا امکان نصب دو کیسه هوا روی آن مهیا باشد. در این تغییرات فوم نرم بخش اصلی داشبورد جای خود را به پلاستیک خشک داده که با کمی ارفاق می‌توان آن را قابل قبول دانست. اما نکته آزار دهنده‌ای که در کابین پارس وجود دارد، ضعف در پرداخت برخی قطعات مانند دستگیره درها یا کنسول میان صندلی که دریچه‌های هوای مجزا برای سرنشینان در آن تعبیه شده، است.
 پژو پارس سال نیز در بحث ارگونومی مانند سورن است، با این تفاوت که صندلی‌های ردیف جلو آن به خوبی سورن تنظیم نمی‌شوند و تا حدی عمیق به نظر می‌رسند.
فضای سرنشینان در ۶۲۰ کمی بزرگ‌تر از دو خودرو دیگر گروه است، سورن و پارس نیز تقریبا در یک وضعیت قرار دارند. در مورد فضای بار هم لیفان  با حدود ۶۰۰ لیتر گنجایش بیشترین فضا را در اختیار شما قرار می‌دهد و البته این امکان را هم به شما می‌دهد که صندلی‌های ردیف دوم را بخوابانید تا این فضا از این هم بزرگتر شود. بعد از تلنت، سورن ELX با ۵۰۰ لیتر گنجایش در رتبه دوم قرار می‌گیرد اما خبری از خواباندن صندلی‌ها نیست و فقط امکان دسترسی به صندوق بار از کابین برای آن فراهم شده است. در جایگاه آخر نیز پارس با گنجایشی حدود ۴۵۰ لیتر قرار می‌گیرد و هیچ یک از دو امکان بالا را فراهم نمی‌کند.

جک جی ۵ : اتوماتیک تازه وارد

خودروهای اتوماتیکی که جدیدا روانه بازارهای کشورمان شده اند در بازه قیمتی بین ۴۰٫۰۰۰٫۰۰۰ الی ۷۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان برای سال آتی رقابت های تنگاتنگی را تدارک دیده اند.

حال در این بین خودروی جک جی ۵ اتوماتیک با پیشرانه جدید ۱٫۸ لیتری ۱۴۱ اسب بخاری میتسوبیشی یکی از میانه روترین و مرکز توجه ترین شرکت کنندگان می باشد که این خودرو محصول جدید کمپانی کرمان موتور است .

در این رقابت و مبارزه خودروی امرگند۷ با قیمتی معادل ۷۰ میلیون و خودروی تندر۹۰ اتوماتیک نیز با داشتن قیمتی معادل ۴۰ میلیون تومان ظاهر شده اند و در این بین جک جی ۵ اتوماتیک با قیمتی در حدود ۵۴ میلیون تومانی اش به میان آمده است تا بگوید حرف های زیادی برای گفتن دارد.

! J5 لوبیای سحرآمیز کمپانی جک چین است که به نظر می رسد در خاک ایران خوب رشد کند . برای آنکه این مبارز جدید را بیشتر بشناسیم، تصمیم گرفتیم برای اولین‌بار در ایران به سراغش برویم و نخستین تجربه رانندگی با آن را همراه شما بازخوانی و بررسی کنیم .

معرفی

نامش J5 است و چندان برای ما ایرانی‌ها غریبه نیست‌. J5 دومین عضو خانواده JACچین است که به بازار ایران قدم گذاشته. این برند چینی بخش عمده‌ای از خوشنامی‌اش را مدیون خاطره خوب تعداد محدود J3‌های‌ هاچ‌بکی است که به بازار عرضه شده‌اند‌.

کیفیت قابل توجه محصولات این برند در کنار بهره‌گیری از پیشرانه میتسوبیشی و طراحی قابل توجه شرکت پینین‌فارینا ایتالیا از جمله اصلی‌ترین نقاط قوت جک‌ها در بازار ایران هستند‌

. J5 ابتدا با پیشرانه ۱٫۵ لیتری و گیربکس ۵ سرعته دستی ایرانیان را با بزرگ‌ترین محصول جک چین آشنا کرد اما کرمانی‌ها که جای یک خودرو اتوماتیک را خالی می‌دیدند‌، نسخه اتوماتیک آن را برای عرضه به بازار ایران انتخاب کردند‌. J5 در نسخه اتوماتیک تفاوت‌های عمده‌ای با مدل دستی دارد و همین تفاوت‌ها موجب شده‌اند تا اختلاف قیمت مدل دستی ۱٫۵ لیتری(۴۴٫۲ میلیون‌تومان) و اتوماتیک ۱٫۸ لیتری(۵۵٫۹ میلیون‌تومان) به حدود ۱۱ میلیون‌تومان برسد‌.

پیش از ما ایرانی‌ها خود مردم چین اصلی‌ترین منتقدان صنعت خودرو‌سازی‌شان هستند که در مطالب تحلیلی و نظراتشان از JAC در کنار چند برند خودروسازی دیگر چینی به عنوان پرچمداران این صنعت یاد می کنند. JAC به‌تازگی در بین همه خودروسازان فعال در چین از جمله جنرال‌موتورز‌، فولکس واگن و… از نظر میزان تولید در سال ۲۰۱۳ موفق به کسب رتبه ۲۲‌ام شد و تیراژ حدود ۲۰۳هزار دستگاه را به ثبت رساند‌.


J5 
شخصیت متفاوتی نسبت به عمده خودرو‌های چینی دارد؛ شخصیتی که به‌سادگی نمی‌توان صفت کپی‌بودن را به آن نسبت داد. طراحی آن بر عهده شرکت پینین‌فارینا ایتالیا بوده است‌؛ شرکتی که تا‌کنون ده‌ها مدل مطرح فراری نظیر دینو‌، تستا‌روسا و چندین مدل فیات و‌… را در تاریخ ماندگار کرده است‌.

شاید عده‌ای با خود بگویند پینین‌فارینا نقشی در طراحی این خودرو نداشته و تنها از نام تجاری آن روی J5استفاده شده اما نکته جالب آنجاست که در سایت رسمی پینین‌فارینا در حالی که شرکت‌های چینی زیادی مدعی همکاری با این طراح ایتالیایی هستند، فقط نام JAC در بخش جوایز و افتخارات به چشم می‌خورد. به جرأت اصالت و زیبایی جک را در مقایسه با دیگر چینی‌ها می‌توان ستایش کرد اما J5 یک زیباروی تو خالی نیست که تنها با چهره‌ای خشن به دنبال جذب مشتریان باشد‌.

در قلب J5 اتوماتیک موتور ۱٫۸ لیتری میتسوبیشی جایگزین پیشرانه ۱٫۵ لیتری در مدل دستی شده است تا فضای رقابت را روی همه هموطنان اتوماتیکش ببندد و با قوی‌ترین آرایش در زمین ایران حاضر شود‌! پیشرانه این خودرو از سری ۴G93Dتحت لیسانس میتسوبیشی ژاپن است که در چین به تولید می‌رسد و حداکثر قدرت آن در حالی عدد۱۴۱ اسب بخار را نشان می‌دهد که نزدیک‌ترین رقیبش یعنی امگرند ۷، ۱۳۷ اسب بخار قدرت تولید می‌کند‌. با این حال حداکثر گشتاور ۱۶۵نیوتن‌متریJ5 در برابر حداکثر گشتاور ۱۷۲ نیوتن‌متری امگرند ۷ جای تامل دارد‌.

پیشرانه امگرند ۷ بر پایه یکی از پیشرانه‌های تویوتا طراحی و توسعه یافته و جک نیز با شمشیر میتسوبیشی به میدان رقابت قدم گذاشته است‌.

در این میدان تندر ۹۰  ۱۰۵ اسب بخاری با گیربکس ۴ سرعته سعی می‌کند از بیرون گود تنها به اختلاف حدود ۲۰۰ کیلوگرمی وزنش با این دو خودرو دل خوش کند‌. ابعادJ5 در ظاهر تفاوتی بین این خودرو و رقبا را نشان نمی‌دهند اما به محض ورود به اتاق آن به خصوص در بخش صندلی‌ها شگفت‌زده می‌شوید‌.

فاصله بین دو محور این خودرو در مقایسه با برادر شیری‌اش در ایران یعنی لیفان ۶۲۰ حدود ۱۰ سانتیمتر بزرگ‌تر است که موجب افزایش بیشتر فضای پای سرنشینان عقب می‌شود‌. علاوه بر این موضوع در J5 اتوماتیک بر خلاف مدل دستی دریچه‌های سیستم تهویه نیز برای سرنشینان عقب نصب شده است‌.

منبع : کرمان خودرو

طراحی ظاهری ام وی ام 315 هاچ بک

سیاست های کلی کمپانی چری در طراحی فیس لیفت 315 به خوبی نمایانگر شده است .

طراحی خودروی ام وی ام 315 هاچ بک فیس لیفت شده نشان دهنده این موضوع می باشد که کمپانی چری برای اینکه چهره محصولات خود را بهبود بخشد به سراغ طراحان بین المللی رفته است .

در چهره این خودرو اسپرت بودن القا می گردد .

باید گفت که چراغ های جلوی این خودرو با جلو پنجره کوچک آن با همدیگر هم خوانی دارد این چراغ ها شبیه به چشم طراحی می گردند .

خطوط آیرودینامیکی خودرو به‌خصوص بخش کناری کاپوت، زیبایی ام‌وی‌ام ۳۱۵ را دوچندان کرده است. از نمای جانبی نیز این خودرو طراحی قابل قبولی دارد. بخش عقبی ‌ام‌وی‌ام ۳۱۵ نسبت به مدل قبلی کمتر دچار تغییرات شده و فقط چراغ‌ها و سپر مورد حمله طراحان قرار گرفته‌ و دگرگونی در آنها دیده می‌شود که با فرم کلی مطابقت دارد. به‌طور کلی این خودرو از لحاظ ظاهری بسیار بالاتر از توقع ظاهر شده و طراحان چری این مدل را با استانداردهای روز دنیا خلق کرده‌اند.

۲- طراحی داخلی

هنر طراحان چری در بخش داخلی ام‌وی‌ام ۳۱۵ نیز دیده می‌شود و به‌ادعای مسئولان این شرکت از سبکی خاص، در این طراحی بهره گرفته شده است. اگر شما از لوگوی شرکت در وسط غربیلک فرمان چشم پوشی کنید، محال است که یاد خودروهای زشت گذشته کشور چین در ذهن شما تداعی شود. طراحی داخلی این خودرو نزدیک به محصولات کشورهای کره و ژاپن است. همه بخش‌ها از داشبورد تا صندوق عقب زیبا در سر جای خود قرار داده شده است. صفحه کیلومتر خودرو نیز دچار تغییر شده و بسیار مدرن‌تر از نمونه قبلی است. به‌کارگیری پوشش آلومینیومی در کابین ذوق و سلیقه طراحان را به نمایش می‌گذارد. دریچه‌های ورودی هوا نیز به فرم جذاب تغییر شکل داده‌اند. با توجه به قیمت این محصول در بازار ایران نمی‌توان رقیب قدرتمندی برای آن در این رنج پیدا کرد و ام‌وی‌ام ۳۱۵ به‌طور کاملا مقتدرانه در صدر جدول قرار می‌گیرد. عده‌ای از کم بودن دید عقب خودرو به عنوان یک ضعف یاد می‌کنند ولی این دید کم در طراحی خودروهای اسپرت کاملا طبیعی است و معمولا از سنسورهای هوشمند برای کمک به راننده استفاده می‌کنند و دوربین دنده عقب نیز در این مورد بسیار کارآمد خواهد بود.

۳- ایمنی

ام‌وی‌ام ۳۱۵ موفق شده است 4 ستاره را از موسسه C-CNAP دریافت کند، این ستاره‌ها سطح بالای استاندارد این خودرو را به ما نشان می‌دهد. از جمله تجهیزات ایمنی ۳۱۵ جدید می‌توان به کیسه هوا برای سرنشینان جلو، سیستم الکترونیکی ترمز ضد قفل و سیستم توزیع کننده الکترونیکی نیروی ترمز اشاره کرد.

۴- مصرف سوخت

با توجه به این موضوع که هر سال قیمت سوخت و به‌خصوص بنزین در کشورمان افزایش می‌یابد، مصرف سوخت خودرو یکی از دغدغه‌های خریداران محسوب می‌شود که به آن توجه زیادی دارند. ام‌وی‌ام ۳۱۵ به صورت ترکیبی در هر ۱۰۰ کیلومتر ۶.۵ لیتر سوخت مصرف می‌کند که نسبت به محصولات مشابه دیگر، مصرف سوخت مناسب و خوبی محسوب می‌شود.

 منبع : ام وی ام