جدیدا خودروی فرانسوی رنو مگان موفق شده است با پیشرانه بنزینی کم حجم جدیدی روانه بازارها گردد حال ما می خواهیم بدانیم که این خودرو در حال حاضر و با این شرایط قادر می باشد که خودروهای واکسهال آسترا و پژو ۳۰۸ را که رقبایش هستند شکست دهد یا خیر؟
در این چند وقت اخیر پیشرانه های بنزینی کم حجم شده خیلی شایع شده است دلیل این امر هم این می باشد که مقصودشان ارائه نمودن کارائی خوب است بی آنکه هزینه های هنگفتی صرف شود .
با این مطالب ذکر شده چندان جای تعجبی باقی نمی گذارد که بدانیم کمپانی رنو برای جدیدترین نسل مگان پیشرانه ۱٫۲ لیتری و توربو را ارائه نموده است .
زمانی که این پیشرانه با تریم GT Line ترکیب شود شاهد خودرویی هیجانانگیز، کممصرف، مجهز و کاربردی هستیم. پیشرانهی ۴ سیلندر ۱۲۸ اسب بخاری این خودرو از نظر قدرت کم نمیآورد. جزئیات اسپورت داخل و خارج خودرو جذابیتهای ظاهری این خودرو را دوچندان کردهاند.
این خودرو تنها گزینهی دوستدار خانوادهها نیست. واکسهال آسترا SRi نیز در جای خود مدلی برجسته است. زیر پوست این خودرو شما پیشرانهی ۳ سیلندر ۱ لیتری توربو را خواهید یافت که نسبت به وزن خود بسیار آرام و قوی است.
تکمیلکنندهی رقابت ما هموطن رنو یعنی پژو ۳۰۸ است. با پیشرانهای توربو، ظاهری شیک و لیست بلندبالای تجهیزات، این خودرو مدلی سرسخت در برابر مگان است. خب کدامیک از این سه هیجانانگیزترین مدل بوده و کمترین تأثیر را روی حسابهای بانکی دارند؟
شاخبهشاخ
پیشرانهها
هر شرکت با روش خود کم کردن حجم پیشرانهها را در پیش گرفته است. همهی پیشرانهها از نوع توربو هستند اما واحد قدرت ۱٫۲ لیتری ۱۲۸ اسب بخاری رنو تنها نسخهی ۴ سیلندر است. پیشرانهی پژو نیز ۱٫۲ لیتری است اما قدرت ۱۰۸ اسب بخاری دارد. پیشرانهی ۱ لیتری آسترا کوچکترین پیشرانه مصاف است اما دندههای کوتاه کمک میکنند تا آسترا نسبت به وزن خود قوی عمل کند.
اطلاعات سرگرمی
مگان حاضر در تست از نسخهی ارتقا یافتهی سیستم R-Link 2 با بهای ۳۰۰ پوندی سود میبرد که دارای صفحهنمایش ۸٫۷ اینچی میباشد. استفاده از این سیستم آسان بوده و گرافیک مناسبی دارد. سیستم IntelliLink واکسهال با سرویس OnStar و اینترنت ۴G عرضه میشود.
حالتهای رانندگی
سیستم Multisense رنو به شما اجازه میدهد تا بین حالتهای خنثی، اکو، کامفورت و اسپورت یکی را انتخاب کنید. در مقابل آسترا تنها از گزینههای نرمال و اسپورت استفاده میکند درحالیکه سیستم مشابه درپژو بهای ۳۷۰ پوندی دارد.
رتبهی اول: واکسهال آسترا
آسترا برندهی این مصاف است. مدل ۱ لیتری Sri بیشک یکی از بهترین مدلها به لطف ترکیب مناسب کارایی، هندلینگ فرز، ظاهر تیز و تجهیزات استاندارد سخاوتمندانه است. این خودرو به اندازهی مگان جادار و راحت نیست اما به عنوان یک هاچبک خانوادگی هیجانانگیز و مقرونبهصرفه انتخابی مناسب است.
رتبهی دوم: رنو مگان
مگان هنوز هم یکی از هاچبک های مورد علاقهی ماست اما این نسخهی GT Line با پیشرانه ۱٫۲ لیتری آنگونه که بایدوشاید عمل نمیکند. درحالیکه مگان از ظاهر اسپورت سود میبرد اما سواری آن با مدلهای استاندارد تفاوتی ندارد و پیشرانه باید به سختی کار کند؛ اما نیمهی پر لیوان شامل تجهیزات مناسب، جاداری، راحتی و خرید با روشهای متفاوت و آسان است.
رتبهی سوم: پژو ۳۰۸
رتبهی سوم برای پژو رسوایی نیست. جذابیت، کیفیت خوب و سواری مناسب از ۳۰۸ خودرویی شیک و توانا ساخته است. تریم Allure با همهی تجهیزات اضطراری عرضه میشود به علاوه ویژگیهای مناسبی چون چراغهای جلوی LED نیز به آن اضافه شدهاند. هرچند قیمت بالا، ارزش کم مدل دستدوم و سیستم اطلاعات سرگرمیای که پشت سر رقبا قرار میگیرند از نقاط ضعف این خودرو به شمار میروند.
منبع : رنو
هیچ قطعیتی در خصوص اینکه بگوییم کیا اسپورتیج زیبا تر است و یا هیوندا توسان وجود ندارد چراکه این امر یک امر سلیقه ای می باشد و نظر هرکسی با کس دیگر متفاوت خواهد بود .
ولی باز هم در این خصوص زمانی که به هر دو خودرو یک نگاه کلی می اندازیم می بینیم که کیا اسپورتیج یک طراحی شجاعانه ای را تجربه کرده است و با یک طراحی جدید و متفاوت پا به عرصه نهاده است و البته که نتیجه خوبی هم گرفته است .
اما هیوندا توسان طراحی محافظه کارانه ای دارد و یا شاید هدف از طراحی این خودرو جلب توجه سنین بالاتر بوده است .
چهره کیا اسپورتیج مخصوصاً در زمان عرضه یک سر و گردن از دیگر رقبا بهتر و جذاب تر بود. رینگ های بزرگ، طراحی و قوس های جانبی و نوع درب عقب طوری طراحی شده اند که اصلاً نمی توان از آن ایرادی گرفت و یقیناً برای جوانان اسپورتیج می تواند خودرویی گیرا و جذاب باشد.
اما با وارد شدن به کابین داستان کمی متفاوت می شود. موضوعی که در توسان مشخص است طراحی و قرار گیری ادوات به صورتی گویا، مشخص و ارگونومیک است بطوریکه همه چیز سر جایش قرار دارد و به راحتی می توانید از آن ها استفاده کنید. همچنین دید بیرون شما خوب است و به جاده تسلط مناسبی دارید.
این موضوع زمانی بیشتر خود را نشان می دهد که بعد از توسان وارد کابین اسپورتیج شوید و متوجه می شوید که این کابین نسبت به توسان کمی تنگ و خفه است! اگرچه طراحی داشبورد میانی و آمپر پشت صفحه و … همگی زیبا و بی نقص هستند اما شما داخل کابینی با دید نسبتاً کم روی جاده قرار دارید و نوع قرار گیری شیشه ها کمی دید را محدود کرده اند. با وجود اینکه ممکن است این نوع قرار گیری داخل کابین و دید محدود شبیه خودروهای اسپرت باشد، اما برای بسیاری از خریداران که از خرید چنین خودرویی قصد استفاده شهری را دارند، دید باز و احاطه به جاده مسئله کمی نباشد.
حال که داخل کابین هر خودرو نشسته ایم بگذارید موضوع دیگری یعنی دید عقب را نیز مطرح کنیم. در اکثر خودروهای شاسی بلند، دید عقب معضلی به حساب می آید و اگرچه در هر دو خودرو امکان نصب دوربین عقب وجود دارد، اما هیچ چیز جای دید شما از آینه میانی را نمی گیرد. یکی از فرق هایی که بین توسان و اسپورتیج وجود دارد دید بهتر اسپورتیج است و نوع قرار گیری شیشه عقب و طراحی سقف به صورتی است که نسبت به توسان دید بهتری نسبت به عقب خودرو دارید.
موضوع دیگری که قبلاً در مورد این دو خودرو مخصوصاً محصولات کیا مطرح بوده، کیفیت پایین اجزای داخلی بود. اما حال باید گفت که کیا در این زمینه پیشرفت خوبی داشته و در این مورد کیفیت اجزای داخلی توسان و اسپورتیج مورد بررسی ما تقریباً برابر بود. اگرچه هر دو هنوز تا رسیدن به محصولات رقیب ژاپنی و اروپایی راهی طولانی در پیش دارند.
منبع : کیا موتورز
بر اساس خبر گزاری میزان :
در کشور یونان و در سال ۲۰۱۲ نسخه جدیدی از خودروی نامکو پونی ساخته گشت .
نامکو پونی در واقع همزاد خودروی پراید خودمان به شمار می رود . این خودرو دارای طراحی ساده ای می باشد و قیمتی هم نسبتا ارزان دارد .
حال به تاریخچه این خودرو می پردازیم :
بنابر گزارشی که گجت نیوز ارائه نموده است یکی از مشهورترین اتومبیل های شرکت سیتروئن اتومبیل های ۲CV می باشد این اتومبیل ها را به نام ها ومدل های گوناگون در همه جای دنیا به تولید رساندند .
در سال ۱۹۶۳ میلادی دو مهندس فرانسوی ساکن ساحل عاج کارگاه مونتاژ محصولات سیتروئن را در این کشور تاسیس کردند. این دو مهندس خودرویی را بر اساس پلتفرم ۲CV ساختند که بدنه آن از فولاد بوده و تمامی قطعات آن با پیچ به یکدیگر متصل شده بودند. این خودرو که متناسب با بازار آفریقا ساخته شده بود به نام بیبی بروس (Baby Brousse) معرفی شد. تولید بیبی بروس در سال ۱۹۶۳ در ساحل عاج آغاز شد و پس از موفقیت آن، در سال ۱۹۶۹ شرکت سیتروئن امتیاز آن را جهت تولید در سایر کشورهای جهان خرید.
در اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ میلادی، شرکت سیتروئن پروژهای را به عنوان خودروی عمومی جهانی در دستور کار داشت. هدف از این پروژه عرضه خودروهای ارزان قیمت در کشورهای در حال توسعه بود و خودروی بیبی بروس نیز به دلیل ساختار سادهاش میتوانست کاملا مناسب این برنامه باشد. بیبی بروس به راحتی در کشورهای مختلف قابل تولید بود به گونهای که قطعات آن به صورت CKD از فرانسه به کشور مقصد ارسال و در آنجا مونتاژ میشد و هر کشوری آن را با نام و ظاهر اختصاصی خود تولید میکرد. بیبی بروس به ایران هم ورود کرد و توسط
سایپا با نام ژیان مهاری مونتاژ و عرضه شد.
یکی دیگر از کشورهای مقصد، یونان بود که در سال ۱۹۷۲ شرکت نامکو (Namco) خودرویی به نام پونی (Pony) را معرفی کرد که بر اساس بیبی بروس ساخته شده بود. نامکو پونی به نوعی موفقترین خودرویی بود که در ساخت آن از بیبی بروس الهام گرفته شده بود. این خودرو بسیار کاربردی و قوی و در عین حال ارزان قیمت بود و به همین دلیل با استقبال خوبی در یونان روبرو شد. موفقیت پونی در بازار یونان موجی شد تا نامکو آن را به کشورهای دیگر نیز صادر کند و حتی آمریکا نیز مشتریان این خودرو را داشت. بهره گیری از برند سیتروئن به موفقیت بیشتر پونی کمک به سزایی کرد. نسل اول پونی تا سال ۱۹۸۴ تولید شد و در این دوازده سال بارها مورد فیس لیفت و ارتقای عملکرد قرار گرفت. در سال ۱۹۸۵ نامکو خودروی سوپر پونی را به عنوان نسل دوم پونی معرفی کرد.
خودروی سوپر پونی دیگر ارتباطی با سیتروئن و بیبی بروس نداشت و مدرنتر شده بود. این خودرو از موتور فورد استفاده میکرد و نامکو امید بسیاری به موفقیت آن داشت اما سوپر پونی هرگز نتوانست موفقیت پونی را تکرار کند و به دلیل قیمت گرانتر نسبت به نسل اول پونی از دسترس قشر زیادی از جامعه دور شد. تولید سوپر پونی در سال ۱۹۹۱ و در حالی که تنها چند صد دستگاه از آن ساخته شده بود متوقف شد.
در سال ۲۰۰۳ نیز نامکو نمونه جدیدی از سوپر پونی را به عنوان نسل سوم پونی معرفی کرد. این خودروی جدید از پیشرفتهای جزئی نسبت به نسل قبل بهره میبرد اما هیچوقت به مرحله تولید انبوه نرسید.
شرکت نامکو دست از فعالیت برنداشت اما دیگر اثری از دوران پرفروغ گذشته نبود. در اواخر سال ۲۰۱۱ این شرکت یونانی از نسل جدید خودروی پونی رونمایی کرد. نسل چهارم پونی برای ما ایرانیان چهره آشنایی دارد چرا که طراحی آن به مانند پراید است. نامکو برای تولید دوباره مدل محبوب پونی با شرکت خودروسازی سایپای ایران همکاری کرد تا خط تولید آن را مجددا در کارخانه خود راه اندازی کند.
نسل چهارم نامکو پونی بر اساس فرمول قدیمی و محبوب پونی ساخته شده که در عین ساده، سبک و ارزان بودن، توانایی پیمودن مسیرهای ناهموار را داشته باشد. پونی خودرویی دو در با دو ردیف صندلی است که صندلیهای جلو از سقف فلزی ثابت و صندلیهای عقب از یک سقف برزنتی با قابلیت جمع شدن برخوردار است. این خودرو از یک فضای باری بزرگ به اندازه وانت نیز بهره میبرد. به همین جهت نامکو پونی جدید بی شباهت به پراید وانت تولید سایپا نیست. حتی در وب سایتهای یونانی نیز تصاویر پراید وانت ایرانی در کنار پونی دیده میشود. البته شباهت این دو خودرو فقط در قسمت جلویی دیده میشود و قسمتهای دیگر خودرو توسط خود نامکو طراحی و ساخته شده است.
یک منطقه ای در مریخ وجود دارد که خودروی پژو اکسیا کانسپت نامش را از آن برگرفته است و الحق که باید گفت اتومبیلی است شگفت!
بدنه خودروی پژو اکسیا از ترکیب کولار و فیبر کربن تولید شده است که دارای وزنی بسیار سبک هم می باشد
پژو اکسیا را بر روی یک شاسی لانه زنبوری آلومینیومی ساخته اند .
مهندسان برای این خودرو برای هر دو محور جلو و عقبش از دیفرانسیل لغزش محدود بهره گرفته اند . شاسی پژو اکسیا دارای وزنی معادل ۸۲ کیلوگرم می باشد
در اواخر دهه ۸۰ میلادی این خودرو یک خودروی خارق العاده به حساب می آمد که برای مسابقات و راندن در جاده های عادی تولید شده بود .
البته پژو در اعلام مشخصات اکسیا محافظهکارانه عمل کرده و حداکثر سرعت آنرا ۳۰۰ کیلومتر در ساعت عنوان نمود اما درواقع حداکثر سرعت این خودرو ۳۵۰ کیلومتر در ساعت بود که رانندهٔ آزمایشی میشلن «Jean Philippe Vittecocq» در مسیر آزمون توانست بدان دست پیدا کند. شتاب صفرتاصد کانسپت اکسیا نیز کمتر از ۵ ثانیه بود که حتی برای امروز هم عدد قابلتوجهی است و نشان میدهد این خودرو چقدر جلوتر از زمان خود بوده است.
اما مشخصات قابلتوجه پژو اکسیا به همینجا ختم نمیشود. این کانسپت دارای طراحی متعلق به آینده و یک فضای داخلی بسیار مدرن برای آن دوران بود. در کابین خودرو امکان ارائهٔ تهویهٔ مداوم حتی در صورت خاموش بودن پیشرانه وجود داشت که این امر به لطف انرژی ذخیرهشده در ۱۸ سلول خورشیدی نصب شده در قسمت پایینی شیشهٔ جلو فراهم شده بود.
صندلیهای قابل تنظیم برقی و سیستم پخش CD هم از دیگر تجهیزات قابلتوجه اکسیا بود که در کمتری خودرویی در آن سالها یافت میشد.
قلب تپندهٔ کانسپت اکسیا نیز در نوع خود بسیار جالبتوجه بود. یک پیشرانهٔ کمحجم ۲٫۸ لیتری V6 که بهطور مشترک توسط پژو،رنو و ولوو توسعه دادهشده بود و در محصولات این سه خودروساز مورداستفاده قرار میگرفت؛ اما پژو این موتور را به دو توربوشارژر مجهز کرده بود که در دههٔ ۸۰ میلادی کاری غیرمعمول محسوب میشد. بدین ترتیب این موتور ۲٫۸ لیتری، قدرت و گشتاور خارقالعادهٔ ۶۷۰ اسب بخار و ۷۲۰ نیوتن متر تولید میکرد.
این موتور در میانهٔ خودرو نصب شده بود و نیروی خود را از طریق یک گیربکس ۶ سرعتهٔ دستی و دیفرانسیلهای لغزش محدود به هر چهارچرخ انتقال میداد درحالیکه هر چهارچرخ آن نیز قابلیت فرمان پذیری داشتند.
این مشخصات و ویژگیها برای دههٔ ۸۰ در یک کلام خارقالعادهاند که آنرا به قدرتمندترین خودروی تاریخ پژو تبدیل میکند و حتی امروزه هم میتوان آنرا یکی از سریعترین خودروهای دههٔ اخیر دانست.
پژو اکسیا با توجه به قدرت و گشتاورش عملکرد بهتری نسبت به سوپراسپرتهایی مانند فراری انزو، لامبورگینی مورسیهلاگو، مرسدس بنز SLR مکلارن و پورشه کاررا GT دارد. نکتهٔ جالبی که در کانسپت اکسیا به چشم میخورد چراغهای عقب و جلوی آن است که شباهت بسیار زیادی به چراغهای ۴۰۵ خودمان دارد!
منبع : پژو
وقتی می خواهیم به ظاهر خودروی ساینا بپردازیم اول از همه باید این نکته را در نظر بگیریم که این خودرو را بر روی پلت فرم
تیبا ساخته اند .
این نکته سبب می شود که سطح توقعمان ازظاهر این خودرو به پایین ترین سطح ممکن برسد .
با در نظر گرفتن این موضوع می توانیم نقاطی را در این خودرو پیدا نماییم که قابل قبول باشد .
اما در این بین دو ایراد وجود دارد که می توان از ظاهر خودروی ساینا گرفت . اول این می باشد که قسمت جلویی خودرو با قسمت پشتی آن هماهنگی لازم را ندارد
و دوم اینکه این طراحی بیشتر مناسب خودرویی در کلاس بزرگتر از سایناست و چندان سنخیتی با کاربرد و اهداف ساینا ندارد.
در داخل خودرو هم وضع چندان خوب نیست. هرچند که ما هیچ توقعی از ساینا درزمینهٔ جنس متریال و طراحی چشمنواز نداشتیم، اما طراحی داخلی ساینا ما را ناامیدتر از قبل کرد. در داخل خودرو همه چیز از پلاستیک خشک تشکیل شده بود و به نظر میرسید که هیچ چیز نرم و راحتی در این خودرو وجود ندارد! همچنین ما از طراحان سایپا توقع بیشتری درزمینهٔ طراحی داشبورد داشتیم.
پس از بررسی ظاهر این خودرو، تصمیم گرفتیم نگاهی نیز به عملکرد فنی آن بیاندازیم تا شاید ساینا بتواند در این زمینه ضعفهایش را پوشش داده و نظر ما را نسبت به خود عوض کند.
ساینا از نظر فنی بسیار مشابه تیباست و در زیر کاپوت آن همان موتور با حجم دقیق ۱۵۰۳ سیسی قرار دارد که توانایی تولید ۸۰ اسببخار قدرت و ۱۲۶ نیوتنمتر گشتاور را دارد.
این بدین معنی است که موتور ساینا ۸ اسببخار و ۱ نیوتنمتر کمتر از تیبا تولید میکند و البته این گشتاور را در دور پایینتری نسبت به تیبا به دست میآورد.
در نتیجه برخلاف خودروسازان دیگر که با بهینهسازی موتور از آن توان و گشتاور بیشتری استخراج میکنند، متخصصین سایپا دقیقاً برعکس عمل کرده و خروجیهای پایینتری از موتور تولید کردهاند که در نوع خود قابل توجه است! ساینا دارای دو ایربگ و سیستمهای ترمز ABS و EBD میباشد.
همچنین ترمزهای جلو آن از نوع دیسکی خنک شونده و ترمزهای عقب آن نیز از نوع دیسکی هستند.
از امکانات رفاهی ساینا میتوان به شیشه بالابرهای برقی جلو، صفحه نمایشگر، نمایش دمای محیط بیرون و کلید مجهز به ریموت اشاره کرد. همچنین ساینا دارای یک تیپ لوکس است که علاوه بر امکانات فوق، از سنسور پارک عقب، قابلیت تنظیم برقی آینهها، شیشه بالابر برقی عقب و سیستم تهویه مطبوع دیجیتال بهره میبرد.
ساینا قرار است که بهزودی و با قیمت ۲۷ میلیون تومان وارد بازار شود. با توجه به این قیمت، برخی ساینا را جایگزین پژو405 میدانند. البته این نظر نمیتواند چندان درست باشد، چرا که این دو خودرو نه در یک کلاس قرار میگیرند، نه از قدرت و قابلیتهای فنی برابر بهره میبرند، نه کاربری یکسان دارند و نه توسط یک شرکت عرضه میشوند.
بنده شخصاً پژو 405 قدیمی و پرمصرف را با تمام مشکلات و مصائبش نسبت به ساینا ارجح میدانم و معتقدم که بسیار بهتر میبود اگر ساینا بهعنوان جایگزین تیبا و با همان قیمت حدود ۲۱ میلیون تومان وارد بازار میشد.
منبع : سایپا