دنا :
خودروی دنا که محصول شرکت ایران خودرو می باشد با وجود آنکه چندان اصولی طراحی نشده است اما باز هم دارای طراحی جدید و همچنین خشن و تهاجمی می باشد .
در حقیقت خودروی دنا نسخه فیس لیفت شده اتومبیل سمند می باشد اما در مقایسه با سمند به روز تر و مدرن تر شده است .
اگر بخواهیم چند مورد ایراد از خودروی دنا بگیریم می توانیم به موارد زیر اشاره نماییم :
عدم هماهنگی سایز رینگ و لاستیک با ابعاد و اندازه خودرو
بیش از حد کشیده بودن دماغه خودرو
ساده بودن فرم قسمت عقب خودرو و عدم هماهنگی با ناحیه های جلو و جانب که دارای طراحی خشن می باشد .
ولی با ذکر موارد گفته شده باز هم این خودرو دارای طراحی قابل قبولی می باشد و می توان گفت که ظاهر این خودرو به روز شده است .
از نظر کیفیت ساخت و مونتاژ دنا کیفیت چندان بالایی ندارد ولی گویا دنا همانند تخم مرغ شانسی است زیرا درصد کمی از مالکان خودرو دنا از خودروی خود راضی میباشند . در میان خودروهای ایرانی دنا از تجهیزات رفاهی نسبتا کاملی بهره میبرد که قابل تحسین است . در خودرو دنا فرم صندلی ها خشک و اسپرت طراحی شده است اما راحت هستند و به خوبی بدن را در بر میگیرند . عایق بندی صدا هم در خودرو دنا خوب است و حداقل از سمند به مقدار زیادی صدای نفوذی به داخل اتاق کمتر شده است .
موتوری که ایران خودرو بر روی دنا به کار برده است پیشرانه معروف EF7 میباشد . این پیشرانه ۴ سیلندر است و ۱۶۴۶ سی سی حجم دارد . خودرو دنا با تکیه بر این پیشرانه ۱۱۴ اسب بخار قدرت در دور موتور ۶۳۰۰ دور در دقیقه و ۱۵۵ نیوتن متر گشتاور در دور موتور ۵۰۰۰ دور در دقیقه تولید میکند . دنا مصرف سوخت نسبتا مناسبی دارد ولی بیش از نیمی از مالکان این خودرو از شتاب اولیه آن ناراضی هستند و ما هم در حد متوسط آن را ارزیابی میکنیم . در برخی از نمونه های تولیدی خودرو دنا سیستم برق این خودرو به شدت دارای مشکل است که با کمک خدمات پس از فروش حل میشود ولی به شدت مشکل سیستم برقی دنا برخی از مالکانش را اذیت کرده است . گیربکس کوپل شده با پیشرانه خودرو دنا گیربکس BE3 است که ایران خودرو بر روی بسیاری از محصولات خود استفاده کرده است . با توجه به قدرت پیشرانه دنا ضریب دنده های این گیربکس سنگین احساس میشود و قدرت دنا را به طور الکی هدر میدهد و علاوه بر این دنده ۵ این گیربکس با پیشرانه هماهنگی ندارد و هنگام قرار گیری دنا در دنده ۵ حالت گژکاری به وجود میاید و از صدای تولیدی پیشرانه هم این موضوع را میتوان متوجه شد .
هندلینگ خودرو دنا نسبت به سمند تا حد زیادی بهتر شده است و خوب ارزیابی میشود . سواری دنا هم نسبت به سمند اسپرت تر میباشد . خشک تر بودن سواری دنا نسبت به سمند کاملا مشهود است ولی از طرفی سواری دنا نرم است و حالت اسپرت بودنش هم خوب میباشد . فرمان خودرو دنا نرمی خوبی دارد و دقتش قابل قبول است و از سطح مسیر هم حس خوب و اطلاعات دقیقی به دستان راننده منتقل میکند . قدرت ترمزگیری در خودرو دنا خوب است و حس اعتماد به نفس در ذهن راننده به وجود میاورد .
در کل خودرو دنا برای خودروسازی کشورمان یک پیشرفت بزرگ حساب میشود و خودروی خوبی است . البته از نظر کیفیتی بسیار ضعیف است و باید به طور کامل تقویت شود . در صورت افزایش کیفیت این خودرو بسیاری از مشکلاتش هم به طور قطعی برطرف میگردد .
برلیانس H330
برلیانس H330 یک خودروی خوش چهره چینی است که از کیفیت خوبی هم بهره میبرد . در طراحی بدنه برلیانس H330 به راحتی میتوان اثرات محصولات BMW را مشاهده کرد که با ظرافت به کار رفته در طراحی و رعایت نکات اصولی ، H330 در حال حاضر یکی از زیباترین خودروهای سگمنت خودش داخل کشور میباشد .گلگیر های پف کرده ، وجود خطوط تیز و ریز فراوان و طراحی زیبا و هوشمندانه چراغ ها در مجموع برلیانس H330 را به خودرویی با طراحی هماهنگ ، زیبا ، دلنشین و پویا تبدیل کرده است . درون کابین برلیانس H330 مبنای اصلی طراحی بر اساس سادگی است ولی در عین این سادگی طراحی اتاق زیبا میباشد که در ترکیب با رنگ بندی مشکی و کرم پرستیژ خاصی به کابین بخشیده است . برلیانس H330 در رنچ قیمت خودش کیفیت ساخت و مونتاژش بسیار بالاست و کیفیت متریال به کار رفته درون کابین هم نسبتا خوب میباشد . یکی دیگر از نقاط مثبت برلیانس H330 را صندلی های آن میتوان دانست که نرم و راحت هستند ، عریض هستند و صندلی راننده هم در ۸ جهت به صورت برقی تنظیم میشود که در مجموع ارگونومی بسیار خوبی برای سرنشینان و علی الخصوص راننده به وجود میاورد . ابعاد داخلی کابین برلیانس H330 علی رغم ابعاد متوسط بدنه بسیار جادار میباشد و از همه مهم تر صندوق عقب بسیار جادار H330 است بسیار خوب طراحی شده است . از نظر امکانات رفاهی و ایمنی هم برلیانس H330 خودروی کاملی به نظر میرسد .
در بخش قوای فنی برلیانس H330 از یک پیشرانه ۴ سیبندر خطی به حجم ۱۴۹۸ سی سی بهره میبرد . در دور موتور ۵۸۰۰ دور در دقیقه ۱۰۳ اسب بخار حاصل میشود و در دور موتور ۳۸۰۰ دور در دقیقه هم گشتاور ۱۳۸ نیوتن متر از پیشرانه برلیانس H330 استخراج میشود . کاربرد برلیانس H330 بر مبنای اقتصادی بودن میباشد اما شتابگیری روان و خوبی دارد و از همه مهم تر مصرف سوخت ۶٫۷ لیتری اش با وجود گیربکس اتوماتیک میباشد که بسیار عالی به نظر میرسد . برلیانس H330 میزان استهلاکش هم پایین است و با وجود چینی بودن در مدت زمانی که تا الان تولید شده است صاحبانش اصلا در مورد مشکلات و ایراد ها اصلا بحث و شکایتی نکرده اند و کسی هم اصلا به خرابی در بخش فنی این خودرو تا به حال اشاره نکرده است . پیشرانه برلیانس H330 با یک گیربکس ۴ سرعته تیپ ترونیک کوپل شده است که هماهنگی خوبی با موتور دارد ، تعویض دنده هایش خوب است و کارکردش هم روان میباشد . به طور کلی برلیانس H330 در بخش فنی نمره بالایی را کسب میکند که نشان از کیفیت بالای این خودرو است .
برلیانس H330 هندلینگش خوب ارزیابی میشود و سواری رضایت بخشی را ارائه میدهد . البته سیستم تعلیق برلیانس H330 کمی خشک احساس میشود که البته از کوبش های آزار دهنده یاتکان های شدید خبری نیست . برلیانس H330 از سیستم فرمان برقی سود میبرد که دقیق است و فرمان پذیری H330 را خوب و لذت بخش کرده است . ترمز های برلیانس H330 هم مناسب است و به خوبی از پس این خودرو بر میایند .
برلیانس H330 یک خودروی چینی با کیفیت است که چهره ای زیبا دارد ، کیفیت ساختش مناسب است ، مصرف سوخت و استهلاک پایینی دارد و به همراه امکانات رفاهی مناسب ارائه میشود . برلیانس H330 در محدوده قیمتی خودش و در کلاس خودش گزینه ای مناسب به شمار میرود که اگر چینی بودن آن را نا دیده بگیریم نقاط مثبت زیادی دارد که در دنا و دیگر رقبایش اصلا دیده نمیشود .
منبع : ایران خودرو
شرکت ایران خودرو از سال ۱۳۸۰ بودکه خودروی پژو ۲۰۶ را به چرخه تولیداتش اضافه نمود .
باید گفت که خودروی پژو ۲۰۶ جزو خودروهای موفق به شمار می رود و توانسته است از فروش خوبی هم برخوردار شود
کمپانی ایران خودرو یک مدل دیگر به نام پژو ۲۰۷ را هم نیز تولید کرده است که با مشاهده این خودرو درمیابیم که بسیار شبیه ب پژو۲۰۶ می باشد .
تفاوتی که پژو ۲۰۶ در مقایسه با پژو ۲۰۷ دارد این می باشد که این خودرو در نمای جلو با ۲۰۶ دارای اختلافاتی می باشد .
در حال حاضر پژو ۲۰۷ در دو نسخه اتوماتیک و دستی به تولید می رسد .
به گزارش گروه فناوری خبرگزاری دانا(داناخبر)، در این گزارش تصمیم داریم ۲۰۶ و ۲۰۷ را با هم مقایسه کنیم تا دریابیم به واقع این دو خودرو با یکدیگر یکی هستند یا خیر؟
اگر سری به پیشینه ۲۰۶ بزنیم متوجه میشویم این خودرو در کلاس خودروهای سوپرمینی قرار میگیرد و سال ۱۹۹۸ وارد بازارهای جهانی شده است و بعد از توقف تولید فیسلیف این خودرو با نام ۲۰۶ در بازار اروپا در دسترس است.
این خودرو در نمونههای سهدر و پنجدر هاچبک، چهاردر سدان، دودر کوپه و کابریولت و پنجدر استیشنواگن در بازارهای جهانی عرضه میشود.
۲۰۶ همچنین در کشورهای فرانسه، انگلستان، ایران، برزیل، آرژانتین، چین، اندونزی و مالزی تولید میشود.
فیسلیفت ۲۰۶ معمولی است که نمای جلوی آن کاملا تغییریافته است که بسیار شبیه به ۲۰۷ است اما در قسمت کابین نیز با خودروی ۲۰۶ معمولی تفاوت داشته که البته این تفاوت تنها به داشبورد ختم میشود.
این خودرو در ایران با نام ۲۰۷i تولید میشود که البته در سایت پژو این نام توسط این کمپانی تایید شده و گفتهاند که در ایران و در برخی از کشورها به دلیل شباهت زیاد به ۲۰۷ این خودرو با این نام عرضه میشود.
۲۰۷ واقعی
پژو ۲۰۷ نیز دیگر سوپرمینی کمپانی پژو است که از سال ۲۰۰۶ رونمایی شد و از سال ۲۰۰۷ در جادههای اروپا تردد داشت.
پژو ۲۰۷ در کشورهای فرانسه، اسپانیا و اسلواکی ساخته میشود. این خودرو جایگزین خودروی ۲۰۶ شده است و پایه ساخت این خودرو همانند سیتروئن C3 است.
برای این خودرو سه موتور ۱٫۴لیتری در نظر گرفته شده که یکی ۷۰ اسببخار و یکی ۹۰ اسببخار و یک نمونه VTi که ۹۵ اسببخار قدرت دارد را شامل میشود.
همچنین چهار نمونه ۱٫۶ لیتری بر روی ۲۰۷ قابل نصب است که نمونه Sport آن ۱۲۰ اسببخار، نمونه GT آن ۱۵۰ اسببخار، نمونه HDi آن ۱۱۰ اسببخار و نمون Turbo آن ۱۷۵ اسببخار قدرت دارد.
این خودرو به صورت هاچبک، دودر کوپه و کانورتیبل و پنجدر استیشنواگن عرضه میشود.
۲۰۶ و ۲۰۷iدر ایران
پژو ۲۰۶ در ایران با دو نوع موتور عرضه میشود که یکی ۱٫۴ لیتری و دیگری ۱٫۶ لیتری است. همچنین دو نوع گیربکس بر روی این خودرو قابل نصب است که یکی پنج سرعته دستی و دیگری چهار سرعته تیپترونیک است.
در سوی دیگر ۲۰۷i موتور ۱٫۶لیتری که ۱۱۰ اسببخار قدرت دارد و کاملا مشابه با ۲۰۶ تیپ ۵ است را در سینه دارد و دو نوع گیربکس دستی و اتوماتیک که کاملا با ۲۰۶ یکی است بر روی آن نصب شده است.
در واقع ۲۰۷i در ایران همان ۲۰۶ است که در موتور و چراغ همچنین سپر جلو و آرم پژو با ۲۰۶ کاملا متفاوت بود و در نمای عقب تنها تفاوت ظاهر چراغ است.
در قسمت کابین نیز ۲۰۷i داشبورد جدیدی دارد و با ۲۰۶ متفاوت است اما در مورد فضای کابین به خصوص قسمت عقب هیچ تغییری را شامل نشده است.
به گفته کارشناسان حتی موتور و گیربکس خودرو دقیقا همان موتور و گیربکسهایی است که روی تیپهای مختلف ۲۰۶ نصب میشود و از نظر کیفیتی نیز در ایران هیچ تفاوتی بین این دو خودرو نیست به صورتی که در خیابانها ۲۰۷های زیادی نیز دیده شده که نیاز به امداد خودرو پیدا کردهاند.
اما تفاوت زیاد بین این دو خودرو وجود دارد. اولین تفاوت قیمت این دو خودرو است، به واقع گویا مشتری برای یک تغییر چهره بسیار ساده هزینه بیشتری را باید تقبل کند.
۲۰۷ در مقابل ۲۰۷i
از نظر طراحی به خصوص طراحی جلو ۲۰۷i یک کپی کامل از ۲۰۷ است البته مشکل مهشکنها کاملا متفاوت است و همچنین آینههای جانبی این دو خودرو نیز با یکدیگر متفاوت است. نمای عقب این دو خودرو نیز تفاوتهای فاحشی با هم دارند.
اما نکته جالب اندازه پژو ۲۰۷ است که از ۲۰۶ کمی بزرگتر است. اندازه طول خودرو در ۲۰۷ واقعی ۴,۰۳۰mm یا ۱۵۸٫۷اینچ است. عرض خودرو در ۲۰۷،۱,۷۴۸mm یا ۸/۶۸ اینچ است. همچنین ارتفاع خودرو از زمین در ۲۰۷، ۱٫۴۷۲ میلیمتر یا ۰/۵۸ اینچ است.
این در حالی است که خودروی ۲۰۶ یا ۲۰۷i طولی به اندازه ۳۸۳۵ میلیمتر یا۰/۱۵۱ اینچ است.عرض آن ۱٫۶۲۵mm یا ۰٫۶۵ اینچ است و ارتفاع آن از زمین ۱٫۴۲۸mm یا ۵۶,۲ اینچ است.
در ۲۰۷ واقعی در قسمت کابین نیز فضای سرنشینان کمی بیشتر بوده و از ۲۰۷i حجم بیشتری دارد. اگر نگاهی به کشورهایی که این خودروها را مونتاژ میکنند بیندازند خواهید دید که ۲۰۷ واقعی را کشورهای محدودی همچون اسلواکی و اسپانیا تولید میکنند اما ۲۰۷ پلاس را هفت کشور دیگر به تولید میرسانند.
با توجه به همه دادهها میتوان به ۲۰۶ بودن ۲۰۷i پی برد که البته چهرهای کاملا شبیه به ۲۰۷ دارد که البته این تشابه بیشتر در نمای جلو نمود پیدا میکند.
براساس این گزارش، ۲۰۶ که در ایران نیز با نام ۲۰۷i عرضه میشود برای رقابت با ۲۰۷ واقعی به بازارهای غیراروپایی فرستاده شده است. به این صورت که ۲۰۶ در بازارهای غیراروپایی همچون برزیل، آرژانتین، مکزیک، ایران و اروگوئه با نام ۲۰۷i به فروش میرسد و به نوعی جای خالی ۲۰۷ را در این کشورها پر کرده است.
اما در اروپا با نام ۲۰۶ به فروش میرسد زیرا۲۰۷ یک پلتفرم کاملا جداست.
پس میتوان اینگونه استنباط کرد که ۲۰۶ به دلیل اشتباهات زیاد با ۲۰۷ در کشورهایی که در آن ۲۰۷ عرضه نمیشود با نام مشابه به بازار فرستاده میشود تا جای خالی آن را پر کند.
این اتفاقات بیشتر از هر چیزی عملکرد کمپانی فرانسوی پژو را نشان میدهد که با این ترفندها و سیاستها سود خوبی را عاید کمپانی خود میکنند زیرا تغییر چهره خودروها این روزها شیوه ای است که در بازارهایی نظیر بازار ایران می تواند با استقبال مواجه شود.
در ادامه این گزارش مشخصات پژو ۲۰۶ و ۲۰۷i را در جدولی جمع آوری کرده ایم که با مقایسه آن تفاوت این دو خودرو به خوبی آشکار میشود.
منبع : پژو 206
در خصوص طراحی داخلی خودروهای هیوندا سوناتا جی ال اس و مزدا ۳ باید بگوییم که اتومبیل مزدا ۳ این بار از سوناتا پیشی گرفته است .
درون خودروی مزدا ۳ زیبایی خاص و همچنین هماهنگی زیادی دارد . یک چیزی که در داخل این خودرو وجود دارد و هم زیبایی خاصی دارد و هم محل استقرارش مناسب می باشد دریچه های کولر این خودرو می باشد که به شکل مستطیل می باشد .
وقتی که به داشبورد این خودرو نگاه نماییم می بینیم که همه ادوات آن دارای زیبایی فوق العاده و همچنین نظم و ترتیب خاصی می باشد
ترتیب قرارگیری کنترل ها و ادوات داشبورد به صورتی که در زیر یکدیگر جای گرفته اند زیبا و چشم نواز است . کنترل ها از کیفیت مناسبی برخوردار بوده و از نظر ظاهر نیز در حد قابل قبولی قرار دارند .
نحوه ی نورپردازی کابین مزدا ۳ در شب بسیار زیباست . نور نارنجی رنگی که کنترل ها و نشان دهنده های اسپرت این خودرو را روشن میکند در کنار پوشش استیل نقره ای رنگ نمای فوق العاده زیبایی را به وجود می آورد که به جراءت میتوان گفت در کمتر خودرویی دیده میشود .
پوشش چرم در نظر گرفته شده برای صندلی ها هم به زیبایی و راحتی درون کابین کمک شایانی مینماید .
طراحی داخل سوناتا خیلی جالب صورت نگرفته و به جز پوشش چوبی که در زیر دریچه ی کولر و قسمت بالایی فرمان دیده میشود نقطه ی قوت خاصی در آن دیده نمیشود .
کنترل های خاکستری رنگی که در قسمت بالای داشبورد جای گرفته اند به دلیل همرنگ بودن با زمینه ی خود اصلا جلب توجه نمیکنند . ضمن این که دریچه های کولر که در جای نامناسب و پایین قرار گرفته اند اصلا زیبا نیستند و خوب طراحی نشده اند .
البته در بخش پایین تر به نمای به مراتب زیباتری برمیخورید چرا که پوشش های چوبی و کنترل ها با کیفیت بهتر در آن قرار دارند .
اما در کل باید مزدا ۳ را با قاطعیت برنده ی این بخش دانست .
طراحی خارجی :
اگر چه قضاوت در مورد طراحی خارجی دو خودرو امری است سلیقه ای و نمیتوان برای آن معیار خاصی در نظر گرفت ولی در مقایسه ی بین دو خودرو معمولا یکی از دیگری زیباتر به نظر میرسد .
چهره ی مزدا ۳ با داشتن چراغ های بادامی شکل که در حقیقت نمونه ی تکامل یافته ی ۳۲۳ میباشد دوست داشتنی و زیبا جلوه میکند . ضمن این که جلوپنجره ی کوچک این خودرو با سایر ویژگی هایش دارای هماهنگی است . البته چون در این جا تیپ ۳ این خودرو که به پکیج اسپرت مجهز است شرکت کرده از ظاهری به مراتب زیباتر از مدل های عادی بهره مند است .
در نمای عقب چراغ های طوسی رنگ بزرگ مزدا خیلی خوشایند و زیبا به نظر نمیرسد و عدم تغییر رنگ قاب آن در مدل های ( رنگ ) مختلف به زیبایی خودرو لطمه وارد کرده است .
البته در قسمت عقب هم نقاط قوتی همچون بال به همراه چراغ سوم ترمز دیده میشود که به خودرو فرمی اسپرت تر بخشیده اند .
اما طراحی سوناتا که شاید این روزها برای ما کمی عادی شده باشد : چراغ های جلوی این خودرو علی رغم داشتن فرمی ساده با انحنای کم زیبا و البته خشن جلوه میکند . خشن بودن ویژگی است که در چهره ی مزدا ۳ دیده نمیشود ولی ترکیب آن با چهره ی سوناتا ظاهری به مراتب جذاب تر به آن بخشیده است .
جلوپنجره ی سوناتا که این روزها کم کم دارد به سمبلی در محصولات هیوندای تبدیل میشود زیبا و مناسب با ویژگی ها چهره ی خودرو شکل گرفته است .
طراحی چراغ های عقب سوناتا همانند برخی خودروهای ایتالیایی شبیه به چراغ های جلو میباشد . این سبک طراحی ظاهری به مراتب هماهنگ تر به خودرو بخشیده است .
طراحی چراغ های عقب سوناتا به مراتب زیباتر و البته هماهنگ تر از چراغ های مزدا ۳ میباشد .
طول سوناتا ۴۸۰ سانتیمتر میباشد در حالی که طول مزدا ۳ فقط ۳۴۹ سانتیمتر است . البته در فاصله ی بین دو محور این اختلاف کمتر میشود به طوریکه این رقم در سوناتا ۲۷۳ و در مزدا ۳ ۲۶۴ سانتیمتر میباشد .
در داخل نیز فضای سوناتا بسیار جادار و راحت بوده و با فضای کوچکتر مزدا ۳ قابل مقایسه نیست .
در این بخش باید سوناتا را به خاطر طرحی هماهنگ تر و جذاب تر یک سر و گردن از مزدا ۳ بالاتر دانست .
منبع : سوناتا هیوندا
ایرانی ها معتقد هستند که بهترین رنگ برای یک خودرو رنگ سفید است چراکه به نگه داری و مراقبت کمتری نیاز دارد از این حیث که ایجاد خط و خش بر روی خودروی سفید کمتر مشخص می گردد و همچنین گردوغبار ایجاد شده بر روی خودروهای سفید کمتر کثیفی را نشان می دهد .
یکی دیگر از عللی که خودروهای ایرانی ها بیشتر به رنگ سفید رنگ می باشد این می باشد که در فصل های گرم سال رنگ های تیره نور خورشید را بیشتر جذب می کنند و از این رو اتومبیل به شدت گرم می شود و مردم به همین دلیل بیشترین خرید را به رنگ سفید انجام میدهد .
البته این مسئله در مورد خودروهای مختلف، تفاوت دارد، مثلاً حدود ۶۰% تولید خودروی پراید در سالهای اخیر به رنگ سفید بوده است و همچنین در مورد خودروهای «ریو» و L90 نیز، رنگ سفید طرفدار بیشتری نسبت به بقیه رنگها دارد.
در بررسی دیگری مشخص شد که از هر هزار خودروی پژو ۲۰۶ و پژو ۲۰۷ که تولید می گردند، حدود نیمی از آنها سفید هستند و رنگ سفید در آنها پرطرفدارترین رنگ است، ولی در مورد خودروی پژو ۴۰۵، مشکی بیشترین میزان تولید را دارد و پرفروش ترین رنگ این خودرو است و در مورد «پژو پرشیا » رنگ نقره ای از محبوبیت ویژه ای برخوردار است.
جالب اینجاست که در سالهای اولیه تولید ۲۰۶ در ایران، پرفروش ترین رنگ آن نقره ای بود. به هر حال نه تنها در ایران، بلکه در کل جهان، انتخاب رنگ خودرو یک امر سلیقه ای است و اطلاعات دقیقی در خصوص پرفروش ترین رنگ در خودروسازهای دنیا وجود ندارد. رنگ خودرو بنا به سلیقه خریدار آن انتخاب می گردد که از یک طرف متناسب با فرهنگ و دیدگاه جامعه است و از طرف دیگر، تا حدی شخصیت خریدار را نشان می دهد. مطمئناً تبلیغات شرکتهای خودروساز و جو حاکم بر جامعه نیز تأثیر زیادی بر انتخاب مشتریان خواهد داشت.
«مجله ماشین» – در حال حاضر در کشور ما برآورد دقیقی از میزان فروش رنگهای مختلف خودرو در دست نیست، ولی بررسی ها نشان داده که در سالهای اخیر بیشتر خودروسازان و وارد کنندگان اتومبیل در ایران بیشتر به دنبال فروش خودروهای سفید رنگ هستند.
مخصوصاً که با توجه به محدودیت تعداد خودروسازان درکشور، در این سالها خودروسازان داخلی تولید خود را بیشتر بر مبنای چهار رنگ سفید، مشکی، نقره ای و نوک مدادی محدود کرده اند و از طرفی حتی شرکتهای وارد کننده خودروهای خارجی نیز تمایل زیادی به وارد کردن همین رنگ های محدود دارند تا از نقطه نظر خودشان، همگام با سلیقه مردم ایران عمل کنند.
مقداری از انواع طرح های آلمانی در نمای خارجی خودروی هیوندا جنسیس وجود دارد .
وقتی که به این خودرو از نمای جلو نگاه می کنیم چیزی که به نظر خیلی زیبا می آید چراغ های بزرگ مستقر شده در جلوی خودرو می باشد که طراحی خاصی دارد علاوه بر این وجود لنز بزرگ داخل آن هم در این جذابیت و زیبایی تاثیر مثبتی را گذاشته است .
از دید نگارنده طراحی این چراغ ها برگرفته شده است چراغ های بنز اس کلاس اتاق W220 .
چیزی که به این خودرو چهره جسورانه ای می دهد وجود جلو پنجره ی بزرگ کرومی با پره ی افقی این خط ها در قسمت مرکزی با شیبی ملایم به پایین متمایل می شوند که حس سیال بودن را القا می کند.
در بالای جلو پنجره نیز دوربین دید جلو جا خوش کرده است. دو خط روی کاپوت هم از جلو پنجره آغاز شده و تا ستون A ادامه می یابند که سبب عضلانی تر دیده شدن نمای روبرو شده اند. در پایین چراغ ها دو نوار کرومی جا خوش کرده اند و طراحی سپر نیز بسیار ساده و فاقد هیجان است. نکته ی نمای جلوی جنسیس عدم وجود هرگونه نشان از هیوندا است. در نمای جانبی می توان کاملاً اثرات ب ام و اتاق E60 را در طرح جنسیس مشاهده کرد. گلگیر ها هم یک پف جزئی دارند که در بدنه ادغام شده و مانند بنز W221 خیلی جلب توجه نمی کند. نمای جانبی در کل طرح اسپرت و هیجان انگیزی ندارد و تنها یک نوار کرومی زیر در ها و دور شیشه و همچنین رینگ های نه پره ی ۱۸ اینچی به جذاب شدن این بخش کمک کرده اند. یک قالپاق کوچک مزین به نشان هیوندای نیز روی رینگ ها نصب شده تا پیچ های چرخ را در پشت خود پنهان کند.
در نمای عقب جنسیس اولین نکته برآمده بودن در صندوق عقب است که همانند ب ام و سری هفت E65 از ستون C آغاز می شود. چراغ ها ال ای دی بوده و توسط یک نوار کرومی به یکدیگر وصل شده اند. سپر عقب نیز همانند سپر جلو کاملاً ساده بوده و تنها با دو خروجی اگزوز بیضی شکل و یک نوار کرومی سرتاسری سعی شده کمی جذاب تر بنظر بیاید. در کل طراحی ظاهری جنسیس از طرح های شرقی فاصله گرفته و بیشتر به خودروهای اروپایی نزدیک شده است و احتمال این که جنسیس را از فواصل دور با یک بنز یا ب ام و اشتباه بگیرید زیاد است.
با ورود به داخل جنسیس با فضایی جادار و لوکس مواجه خواهید بود. طراحی داشبورد در عین سادگی زیبا و لوکس است منتهی با طرح های روز فاصله دارد، در قسمت مرکزی داشبورد دارای یک شیب ملایم است که در قسمت بالای آن سیستم تهویه مطبوع و یک نمایشگر۸ اینچی به چشم می خورد که اطراف آن دریچه های تهویه قرار دارند. در قسمت پایینی تنها یک ورودی دیسک برای سیستم صوتی قرار دارد بسیار ساده و خلوت است. لیور دنده در یک قاب با رنگ فلزی قرار گرفته و روی دسته دنده هم همانند داشبورد از طرح چوب استفاده شده است. در پایین دسته دنده یک جوی استیک تعبیه شده است که با آن امکان کنترل قسمت های مختلف خودرو وجود دارد. داشبورد جنسیس دو رنگ است و از ترکیب چرم و چوب در آن استفاده شده است که در نمونه ی مورد آزمایش رنگ قهوه ای چرم داشبورد با رنگ مشکی کابین ترکیب زیبایی را بوجود آورده بود.
این نوار چرمی تا روی درها ادامه دارد و دستگیره ی کرومی در ها را در خود جای داده است. طراحی غربیلک فرمان نیز مناسب است اما طرح آن دیگر رنگ و بوی قدیمی به خود گرفته و ظاهر آن حس خاصی به راننده منتقل نمیکند. روی فرمان کلید هایی برای کنترل سیستم صوتی و کروز کنترل قرار داده شده است. طراحی نشان دهنده ها بسیار ساده و به رنگ سفید است اما وجود صفحه نمایش کوچک رنگی در این بخش توانسته کمی از سادگی آن بکاهد. در فضای عقب هم سرنشینان چه از لحاظ فضای زانو و چه از لحاظ فضای سر مشکلی نخواهند داشت و صندلی ها نیز دارای طراحی و عمق مناسبی هستند. تنها نکته ی منفی در کابین جنسیس به نظر نگارنده افت کیفیت چرم فرمان بوده که البته با توجه به کارکرد نسبتا بالای خودروی مورد تست نباید انتظار بیش از حد از آن داشته باشیم.
منبع : هیوندا